واقعا از بچه داری خسته ام صد مدل بالش و دشک دور بچه بزارم باز خودشو از جایی میندازه ک سرش کوبیده شه زمین خب نشستن یاد گرفتی انقد لق نخور
از صب پاشو سوپ بزار نمیخوره با جاشو باید بریزم دور
خونه گ‌وه میزنه نمیتونم تمیز کنم از گشنگی دست و پام میلرزه نمیتونم ی چایی بخورم دسشویی دارم دسشویی نمیتونم برم همش معده درد عصبی دارم الانم نشسته بود محکم خورد زمین دلم میخواد بمیرم بمیرممم😭

کاملا درست میگی ولی خب بچه چه گناهی داره اون فقط تو رو داره کافیه ده دقیقه بخوابه دلت براش تنگ میشه 🥹💔💔

عزیزم سخته بچه داری همه ی جور چالش دارن بابچه ها منم گاهی خیلی کلافه میشم ولی وقتی نگاش میکنم میکم خدایاشکرت اینا بچه ان بخدا چشم بذاریم بهم بزرگ شدن رفتن سرزندگی خودشون من گاهی انقدر سفت بغلش میکنم چون میدونم این روزها برنمیگردن

کلاه محافظ بخر راحتشو

عزیزم من کامل درک میکنم منم اینجوری بودم.روزی نیم ساعتم بزاریش پیش کسی خوبه.به خودت رسیدگی کن در حد ده دقبقه. اگر گریه کرد تو این تایم محل نزار اصلا.تو ابن تابم به خودت برس اونم کم کم یاد میگیره وابستگیش کمتر شه
بابت لق خوردنم هنوز تازه میشینه تا بدنش سفت شه طول میکشه اینا تا درس بشینه.بعدشم تا یه سال و چند ماه تا راه رفتن یاد بگیره و باز لق و تق میخوره و میفته گریه میکنه.تو‌به خودت برس.تا تو نباشی اونم نیست

عزیزدلم درکت میکنم خانومی. همه ی اینا میگذره گلم

همه همینیم خواهر 🤦‍♀️
من میگم‌تو قرص بارداریامون یچی ریختن وگرنه اینقد بچه ها شیطون نبودن