۶ پاسخ

منم از عالم و ادم دلگیرم

فقط دلم میخواد زندگیم بره روی دور تند و بگذره این روزها

من اسمشو گذاشتم دیونگی های زمان بارداری
منم از این حالات میگیرم و گاهی کلا خستم از بارداری و همه چی

الهي آمين عزيزدلممم.اشكال نداره اين روزها سختي هم ميگذره.بخدااا من چي بگم كه يك دونه خواهر بيشتر ندارممم.٢ماه يه زنگي بهم نزده تو زنده اي يا مرده.از اون ور مادرم كه با منت غذا برام ميفرسته تازه خودشم خرج نميكنه داداشم خرج ميكنه وكسي مياد خونشون اشپزي ميكنه.بخدا قسم بخاطر اينكه سركلاژم نميتونم اشپزي كنم وگرنه منت كسي نميكشيدم.خواهرم٥شنبه جمعه ميره تو يه افغاني ولي حاضر نيست بياد به من يه سري بزنه يعني من كه خواهرشم هم خونش هستم ول ميكنه چسبيده به يه افغاني.هي خواهررر چي بگم از اين دنيا وادم هاش

عزیزم این روزا برای همه سخته. من اینقدر روحیه م خرابه همش میگم کاش از این دنیا برم و راحت شم. خسته و داغونم. همه م از آدم خسته میشن. بقول معروف خودمونیم فقط

من آرزو داشتم یکی بگه
حالا بیخیال فعلا حامله هست .
همه بغض و کینه ها شونو تو همین حاملگی رو کردن

منم همینطور میگم فقط بگذره زودتر بچمو ببینم ببینم چ شکلیه🥺
سبک شم خودم کارامو کنم

سوال های مرتبط