روزانه حتما پارک اینا ببر بزار خوب راه بزه تا میتونی بازیش بده راه بزه بغلش نکن خوب خسته بشه شبا راحتر میخابه کمتر اذیت میکنه
من خواستم از شیربگیرم معمولا دخترم کل روز چند باری میآمد شیر میخورد اولا اون شیر روزانه که میومد میخورد قطع کردم مثلا با خوراکی ها ک دوست داشت براش خریدم غذا که دوست داشت براش درس کردنومیچیدم رو میز که قدش برسه موقع خابش سه روز اول شیر میدادم فقط بقیه شیر روزانه قطع کرم روزا چهارم شیر بعد ازظهر که خابش میگرف میخورد نمیدادم راهش میبردم تواتاق برقا خاموش میکردم لای لای میخوندم وقتی تو خابش بیدار میشد سه روز اینجوری تو خواب بعد ازظهر شیر دادم ولی شیر شبش کامل میدادم بعد سه روز که تو خوابش شیر میدادم اونم روز چهارمش قطع کرد بیدار میشد راهش میبردم لای لای میخوندم براش-شیر شب کامل میدادم -بعد اون سه روز که راه بردمش روزها بعدی رو پام مینداختم که به راه بردن عادت نکنه بعد از روزی که روی پام میخابید بعدازظهر ها البته بازم میگم طی این روزها همچنان خوراکی میخریدم براش غذا مورد عاشقش میچیدم رنگارنگ در طی روز میخورد راه میرفت...شیر شبم همینجوری اول کل شب ندادم شیر فقط موقع خابش دادم بعد سه رزو موقع خابش راه میبردم تواتاق تاریک لای لای میخوندم خیلی اذیت میکرد گریه میکرد ولی تحمل کردم بعد شب چهارم وقت خابش میگرف شیر نمیدادم راهش میبردم وقتی نصف شب بیدار میشد شیر میدادم سه شب اینجوری گذشت -بعد دیگه توخابش شیر نمیدادم بیدار میشد گریه میکرد منم بیدار میشدم راهش میبردم خیلی بیخاب شده بودم دخترمم بداخلاق شده بود کم آورده بودم گفتم تا کی میخاد ادامه پیدا کنه ...بعد الان خداشکر میکنم که تونستم تحمل کنم و الان هم من راحت شدم هم دخترم دیگه شبا بیدار نمیشه بیدار بشه پستونک میدم میخابه واقعا سخت بود تحمل زیاد میخاست ولی الان خوشحالم ۱۵ روز سختی به جون خریدم ولی الان راحت شدیم جفتمون
گلم دختر منم وابسته بود همش ده تا۱۵ روز طول کشید نمیگم اذیت نکرد خیلی اذیت کرد بعضی وقتا میگفتن بدم ولش خستم کرد شب روز ازم گرفته بود ولی خدا شور الان یک هفته شبا میخابه دیگه نیازی یه راه بردن رو پام انداختن ...ندارم توام ازشیر گرفتی باید همه چیزش تحمل کنی تهش قشنگه
روزانه کمش کن یکدفعه از شیر نگیرش یکی دو هفته پاشو خونه اینو اون برو یا پارک و بیرون کمتر شیر بده بعد از یه وز دیگه قطعش کن
پسر منم وابسته بود ولی خداروشکر راحت شد تلخک زدم بدش اومد تو شیشه شیر پاستوریره میخوره
منم مثل شما بودم خیلی استرس و ترس داشتم
روز اول مهر که بیدار شد دیگه بهش شیر ندادم دو شب اول واقعا اذیت شدیم هر دوتامون ولی از شب سوم کم کم بهتر شد دخترم اصلا شیشه نمیگرفت و شیر نمیخورد الان عادت کرده به شیر پاستوریزه و شیشه خوابش خیلی بهتر و مستقل شده غذاشم خیلی بهتر شده
من به سینم لاک صورتی پررنگ زدم که دیگه نخورد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.