من دخترمو كه ميبردم گفتار درماني ماه اول خيلي پيشرفت داشت جوري بود كه همش ميكفت بريم كلاس
بعد يكماه كه تمريناش سخت ترشده بود هم از حلشون هم از رفتن به كلاساش ممانعت ميكرد
فقط يك كلاس بازيشو دوست داشت ميگفت فقط بريم سر اون كلاس كه اونم جلسه اخر انقد بچم عذاب كشيد من خودم نزاشتم تمرين و قطع كردم و ديگه نبردمش
در كل ميخوام بگم اينو متوجه شدم بچه ها تو چيزايي كه ضعف دارن دوست ندارن توش شركت كنن و از انجام و رفتنش ممانعت ميكنن. شما دنبال علتش باش ببين اونجا چه كمبودي حس ميكنه كه دوست نداره بره
شايد برخورد بجه هارو يا مربي هارو دوست نداره
شايد بچه ها باهاش ارتباط نميكيرن ناراحت ميشه و حس تنهايي ميكنه و…
بهش پیشنهاد جایزه میدادی خیلی بهتر بود تا اینکه با این جمله حس ترس و از دست دادن رو تویه بچت بالا ببری
هیجوقت به بچه نگو من میرم شبم نمیام
اینحوری خونه رو ناامن میکنی براش
بذار با شوق بره وبیاد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.