وقتی ی زن غریبه ک اصلا نمیشناسید بیرون با بچتون صحبت میکنه و قربون صدقش میره و دستاشو باز میکنه ب بچه میگه بیا بغلم بچمم از بغله من میره بغلش
چیکار باید بکنم دوس ندارم بره بغل غریبه ولی اگ کسی باهاش بچگونه حرف بزنه میره بغلش
و برای خودم متاسفم روم نمیشه جلوی بچه رو بگیرم
چون گریه میکنه بعد ابروریزیه
الان فهمیدم برا مادرشدن واقعا ضعیفم نباید بزارم بچه بغل غریبه بره چ کنم

من پسرم خودش فراریه خخخ جز من و باباش و خانواده هامون از غریبه ها فراریه

من‌بچمو‌ میکشم کنار و با لبخند از خانمه تشکر میکنم میگم از غریبه ها میترسه میخاد ناراحت بشه اون خانم اصلا مهم نیس من نمیدونم اون‌خانم کیه چه بیماری هایی داره و این که بچم هم‌دیگه از غریبه نمیترسه اگه واکنش نشون ندم و واسه ایندش خطرناکه

دختر منم اینجوریه منم نگرانشم

من خودم نهایت محبتم ب بچه غریبه ی لپ کشیدن ی بوسه پسرمم سمت کسی اصلا نمیره

نباید بزاری بره و خب ببچچت یاد بده ک بغل غریبه نباید بره

نه بچه برو بچسبون ب خودت بگو خیلی ممنون خانوم
ب بچتم متوجه بشه

نباید بذاری بره بگی مرسی با لبخند عقب بری. میترسی ناراحت بشه خوب بشه چه اهمیتی داره چون اون نباید اینکارو کنه.