۹ پاسخ

اجازه نده با هیچ کس بره یه ساعت دو ساعت گریه میکنه بعد فراموش می‌کنه

بچه های منم پشت یکی از خواهر شوهرام گریه میکنن ولی من اجازه نمیدم

آخ این اخلاقش کپ اخلاق بچگی دختر منه پیرم کرد یعنی از بس دنبال این و اون گریه کرد😪

بچه من خدانکنه بریم جایی ماشین اسباب بازی ببینه برمیداره ک مال خودمه ب صاحبش هم نمیده
اخرم برمیدارع میاره ،

دختر منم گریه می‌کنه ما مجبور میشیم تا سرکوچه بریم برگردیم

دختر منم تا یکی میاد خونمون می‌خواد بخره گریه میکنه ولی نمیزارم بره چون یه ده دقیقه ای گریه میکنه سرگرمش میکنم دنبالش میکنم میخنده یادش میره

اجازه نده پسر منم اینجور بود چند بار گریه کرد پشت سر بقیه بعد که محل ندادم بهش و بعد رفتن اونا سرگرمش کردیم دیگه دنبال کسی نمیره

جو خونه اروم کن خیلی باهاش بازی کن

دختر من برعکسه چسبیده به خونه جایی میخوام برم به سختی راضیش میکنم بریم هر جا هم باشیم بعد یکی دو ساعت بغض و گریه که بریم خونه بریم اتاقم، مهمونی باشیم حتی پارک و خانه بازی 😂 خلاصه هر بچه ای یه داستانی داره

پسر منم هر کی بیاد خونمون یا هر جا بریم همین بساطه اعصاب برامون نزاشته با همه میخاد بره حتی ادمای غریب ..من سریع با بستنی شکلات این چیزا حواسشو پرت میکنم

سوال های مرتبط

مامان علی مامان علی ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم