۶ پاسخ

ب نظر من بخاطر سنشون چون پسر من بشدت لجباز و جیغ های وحشتناک می کشه همه رو میزنه و هیچ حورع اروم نمیشه جونومیخوان استقلالشونو نشون بدن
فقط باید بی تفاوت باشی و همدلی کنی حالا ن در مقابل هرگریه ای ها

پسرمنم همینطوره،گریه میکنه یکسره،آراد یک طرف،مامانمم یک طرف،الان کلی گریه کردم

وای دقیقا مثل دختر من

حرف دل من 🫠

بخدا میفمم چی میگی منم چندروزه وحشتناک خستم از مادر بودن
دلم میخاد چندروز نبینم پسرم رو تا مغزم یکم استراحت کنه🥲

اروم باش وقتی اون عصبی میشه خودشو میزنه دیتاشو بگیر بگو دست که واسه زدن نیست باید خودمونو دوست داشته باشیم
بیا با هم حرف بزنیم اروم اروم
بیا بریم اب بخوریم تا اروم بشیم چند تا نفس عمیق بکشیم
بچه ی منم اوایل جیغ میزد من همین چیزازو میگفتم و نفس عمیق و خودم انجام میدادم اونم انجام میداد

سوال های مرتبط

مامان حسنا مامان حسنا ۲ سالگی
مامانا حالم خیلی بده. دو ماهه دخترم لجبازی های عجیب غریب میکنه زندگی رو بهم سیاه کرده شب و روز برام نذاشته واقعا از آدمیت خارج شدم مثلا میگه غذا نمیخورم نمیخوام بخوابم نمیام پوشکمو عوض کنی نمیخوام آب میخواد میگه نمیخوام آب بخورم همه رو با گریه . تا ببینه سفره پهن میشه میخواد جمع کنه نمیذاره هیچی بخوریم نمیذاره جارو کنم نمیذاره لباسای خودم و خودشو عوض کنم حتی نمیذاره دسشویی برم چایی نمیذاره بخورم و همه این مخالفت ها هم با گریه ست با گریه های شدید
اما الان دو روزه میخواد پی پی کنه تا میاد بشینه یهو پا میشه میگه نمیخوام پی پی کنم و واقعا خودشو نگه میداره هر یک ساعت نیم یهو میبینه میخواد پی پیش بیاد میزنه زیر گریه که نمیخوام میگم بشین پی پی نکن نمیشینه خودشو جمع میکنه واقعا روانی شدم انروز سه روزه پی پی نکرده منم دیدم این آدم نمیشه هرچی بغلش میکنم هرچی بهش چشم چشم میگم بخدا نمیذاره ظرف بشورم نمیذاره نماز بخونم گفتم بهش بغلت نمیکنم با من خرف نزن اون واسه خودش گریه میکرد من ظرفامو شستم دسشویی رفتم نماز خوندم بعدم بردمش حمام حتی یک ماهه حمام نمیاد همه کارامو کردم بخدا وقتی صدا میکرد مامان دلم کنده میشد اندازه ده سال امروز پیر شدم ولی دیگه از دستش خسته شدم دیگه دمار از روزگارم دراورده الان خوابیده ولی هنوز تو خواب هق هق میکنه واقعا دلم خونه واسه بچم واسه خودم و زندگی تلخ تر از زهرم