۹ پاسخ

این غصه داره؟😐

یکماه قناعت خیلی سخته؟؟؟!!!!!!🤐

هوف منم واس همین پول بی خوابی زده تو کلم🤣

نصف ماه رفته دیگه هفته ای ۱۵۰۰ خرج کنی شده سر ماه

عشقم ما تاخر ماه هیچی نداریم 🤣درواقع حقوق میگیریم فقط دوروز پول داریم

ما همیشه چون از حقوق همسرم هیچی نمیمونه با اسنپ کار میکنه ببین همسرت میتونه با اسنپ کار کنه

ای خواهر شوهر من یکاری کرده که اجاره رو نداده که هیچ هزار تومن برای نان نزاشته سه چارتومن که خیلی خوبه

قناعت کنین می‌گذره
من گذروندم

خب یک ماه چیزی نیست که خیلی زود میگذره فکرشو نکن خدابزرگه

سوال های مرتبط

مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام
من پسرم دستشوییش رو نگه میداره و نمیره مخصوصا وقتی مشغول بازی با کسی باشه
تو خونه که باشه ، هر دو یا سه ساعت میگم برو دستشویی و غر غر میکنه که نمیرم ولی خوب بازم چند بار میگم و میره و ازش هم پرسیدم چرا فلانی میاد خونمون یا میریم خونه ی کسی ، چرا نمیری دستشویی خودت و من حتما باید بگم تا بری ، بعد پسرم میگه آخه من برم دستشویی یه وقت میبینی مهمون ها میرن خونشون یا خونه ی کسی هم باشیم ، شاید خودمون بخواییم بریم و اون طوری بازی نصفه میمونه و بهش هم اطمینان دادم که نه تو برو دستشویی و بیا کسی نمیره خونش و هم اینکه خونه ی کسی هم باشیم ، صبر میکنیم وقتی از دستشویی اومدی یکم دیگه بازی کنی و بعد بریم
الان امروز ساعت ۷ ونیم صبح رفته دستشویی تو خونه ی خودمون و بعد هم رفتیم پیش دبستانی و ظهر هم ساعت ۱۱ ونیم رفتم دنبالش و ۱۲ خونه بودیم و بعد ساعت ۱۲ رفت دستشویی و میگه تو پیش دبستانی هم نرفتم
البته کلا آب و مایعات کم میخوره ولی خوب بالاخره مشغول بازی میشه با کسی و می‌خنده ، دستشوییش میگیره ، مخصوصا وقتی یکی قلقلکش بده
یه زمانی میبینی ، این قدر نگه داشته بدو بدو میره دستشویی که نریزه 🤦🏻‍♀️
موندم چیکار کنم ، جایزه هم گرفتم براش ولی خوب یکم بهتر شده ولی خوب بازم کم و بیش نگه میداره
میگم فردا صبح که میبرم پیش دبستانی اونجا به مربیش بگم که آره نگه میداره و بهش یادآوری کن و حداقل یک بار تو زمانی که پیش دبستانی هست بره دستشویی ، خوبه یا بده ؟ اشکال نداره به مربیش بگم ؟
حتی بهش هم گفتم نگه داری شکمت و اونجایی که جیش می‌کنی ، درد میگیره و بعد باید بریم دکتر و دکتر بهت آمپول میده ولی خوب بازم کم و بیش نگه میداره
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری
مامان کیان و..🖤🖤 مامان کیان و..🖤🖤 ۵ سالگی
بعد کلی خستگی میام یه چای بخورم و گلپسر اینجوری میریزه زمین و کوفتم میشه 🥲
هر هفته مادرشوهرم کل طایفه شو کل فک و فامیل هاشو با بچه‌هاشون و عروس هاشون و داماد هاشون
خلاصه صدنفری میرن تفریح از صبح تا دوازده شب بعد برمی‌گردن خونه
قبل رفتن تک تک زنگ میزنه همه رو دعوت به تفریح میکنه
ولی منک این همه احترامشو دارم این همه سختی میکشم این همه عذاب تحمل میکنم حتی یه بار زنگ نزده بیا بریم با اینکه ماشین داریم و جای اونا رو تنگ نمی‌کنیم
این چجور مادری کردنه آخه؟
بدون پسرش و نوه اش و عروسش چطور بهش خوش میگذره؟
برام سواله چطور این همه ادم و خبردار میکنه و میرن ولی پسر خودشو زنگ نمیزنه
و منی که جز جان و چشم هیچی بهش نگفتم و همیشه احترامشو دارم
خیلی سخته هیشکی نخوادت و همیشه تنها باشی
و منم خدایی دارم
خدایی که این فرشته رو بهم داد تا ادمای دور و اطرافمو بهتر بشناسم
تا ببینم هیچ ارزشی برای کسی نداریم
آخه پایین تر عکسشو میذارم ببینید
درسته فضوله ولی حیف این بچه نیس هیشکی نمیخوادش🥺
اگه دنیام مقابلم وایستن من کنار پسرم وایمیستم
فرزند پروری فرزند پروری
فرزندپروری
فرزندپروری