وای پسرم خیلی غسرقابل تحمل شده صب ک‌مسشه غصم میگیره ک ی روز گوه دیگ شرومیشه😭تاشب انقددددددر عذاب میکشم ک سردردمیکنم اخر شبا خیلی سخت میگزره بهم خیلییی خدایا دلم میخادبمیرم
خیلی خیلی اذیت میکنه بهونه میگیره هیچیکم نمیبرش ی نصف روزی و دوسه ساعتی پیشش باشه من یکم استراحت

منم وقتی صبح میخام بیدار شدم غصم میگیره از حجم کار خونه و گریه و نق نقی ک قراره باهاش روبرو بشم🤣😭

مثلا چیکار میکنه؟؟
چه کارایی که غیرقابل تحمله؟

چقدر درکت میکنم با این حساب ک خودمم روانی شدم از خودم زندگیم بدم میاددددددد

پسرمنم اینطوریه دیروز ظهر خدا شاهده میخاستم سکته کنم ازدستش دستام جوری میلرزید ک نگو ساعت ۳ظهر با زورخابید اگه نمیخابید سکته میکردم مادرشوهرم‌پارج اب پرکرده گذاسته پشت درشون طبقه پایین ک برم بیارم پسرمم رفته پارچ بیاره خونه مثلا کمک کنه ازدستش افتاده همه جا پرشیسه پله ها خیس خودشم ترسیده بود.هنوز تمیز نکردم میبینم پتویی ک تازه شستم انداخته پایین تو حیات کثیف کرده هزارتاکاردیگه

عزیزم من ی شهر غریبم کمکی ندارم همسرم نیست حتی شب خونه نمیاد، ، اینقد افرا ظرفیت پز کرده از طرفی اذیت میکنه از طرفی یبوست شدید داره غذا نیمخوره همش گریه میکنه ب امید اینم یکم بزگتر بشه بهتر بشه ک حتما میشه چون الان کوچیکن مراقبت ازشون سخت تره

دختر منم همین شده خسته شدم

با تک تک سلولام درکت میکنم

فقط همبازی میتونه این شرایط و درست کنه😂😐♥️

کار خونرو‌ول کن باهاش بخواب بلند بشید برید بیرون دور بزنید شاید بیرون نمی‌بری بهونه می‌کنه تو‌حونه

ببرش پارک یا خانه بازی که انرژیش تخلیه بشه