کیا بیدارند درد و دل کنیم
نمیدونم چرا پسرم هر وقت میرم خونه مادرشوهرم چرا انقدر گریه میکنه و غر میزنه دیگه واقعا خسته میشم امشب اونجا مهمون بودیم خاله های شوهرمم بودند انقدر گریه کرد و نق زد نه درست خوابید نه درست شیر خورد تا اومدیم همش هم میگن چقدر بداخلاقه چقدر غرغرو هست چقدر نق میزنه اه چرا ساکت نمیشه چرا اینطوریه اومدم خونه انقدر گریه کردم

بهتر بزار بچت اذیت کنه اینطوری کمتر پسرت چشم میخوره اونا هم هر چی میخوان بزار بگن . چیزی نگن باید تعجب کنی اخه فامیل شوهرن🤭🤭

بچه رو چشم میزنن براش یکم اسپند دود کن

نفرین نمیکنم ولی واقعا کلافم و داغون

به جای اینکه کمکت کنن تو بچه داری با حرفاشون بیشتر اذیتت میکنن به خدا آدمای اینجوری انرژی منفی دارن بچه حس میکنه نا آروم میشه

دختر منم اینطوریه اصلا راضی نمیشم جایی برم میرم همش گریه می‌کنه خودمم اذیت میشم همش منم عرق میکنممم از بس رو دستم اینور اونورش میکنم اعصابم خرد میشه ولی میایم خونه یا سوار ماشین میشیم ساکت میشه خابش میبره وای خدا کی بشه بزرگ شن اذیتاشون کم شه آخه

اشکالی نداره گلم خودتو ناراحت نکن بعدش بهشون بگو مگه شما هم بچه بزرگ نکردین چه انتظاری از بچه سه ماهه دارن

من دلم میخواد بچه مو بردارم برم یه جایی تک و تنها زندگی کنم

همین که پا گذاشتی اونجا چشم خورده منم چند بار تجربه کردم پسرم همیشه اینجوری چشم میخورد منم میگفتم ای وااای نمیدونم چش شده بچم سابقه نداشته اینجور بشه نکنه چیزیش شده بعد به شوهرم میگفتم پاشو ببریمش دکتر 😅 ولی امان از دخترم این بیچاره دیگه بدجور چشم میخوره بچم هیچیش نبود خیلی خوب بوده تا حالا ولی از چشم و نظر هم رفلاکسی شد هم لکه به پوستش افتاد حالام درگیر قارچ کف سر شده ینی دلم میخاد سرمو بکوبم دیوار

منکه بدتره تو خونه گریههههه نق و نق و اعصابم خردمیشه همش دلدرد و بغلم باید باشه من با سردرد میرم که یکی ۵ دقیقه بگیرتش سرمو بذارم زمین بعد میریم اونجا میخوابه انگار خرس صدانمیده بغل هم نمیخواد به هرکی میگم خونه دیونم میکنه فک میکنن دروغ میگم چشم نخوره همینکه چشمش به یکی میوفته ساکت میشه انقدر حرصم درمیاد بعضی وقتا تو راه که میخوایم جایی بریم کلی بهش غرمیزنم میگم همون اخلاق گندتو به بقیه هم نشون بده ذخیره اش نکن فقط برای من

عزیزم چرا گریه میکنی بچه س دیگه اونا درک و فهم ندارن مگه بچه ندیدن تا حالا من جای تو بودم همون موقع که میدیدم بچه م اذیت داره میشه میومدم خونمون

شاید اونجارو دوست نداره من هرجا میرن بچم خوبه فقط خونه خاله شوهرم میرم بچم اصلا ساکت نمیشه همش گریه میکنه اصلا هرکاری کنم نمیخابه فقط گریع از خونشون میام بیرون تو ماشین یکن دور شدیم دیگ گریش قطع میشه میخابه

احتمالا تو اونجا آدمهای زیادی بغلش میکنن بچه بی تاب میشه، منم هر وقت بچم زیادی بغل به بغل میشه بیقراری میکنه

کولیک نداره؟ آخه بچه من کولیک داره تو شلوغی بیشتر استرس میگیره ناآرومی میکنه

به قول مامانم بچه عروس و دوس ندارن
منم انقد اعصابم میریزه به هم فقط‌چرت و پرت میگن

عزیزم پسر منم اینجوری شد
چند بار رفتم‌خونه مامانم خیلی گریه کرد
منم زود به زود رفتم دیگه عادت کرد به شلوغی

پسر منم دقیقا همینطوره فکر کنم بخاطر اینک جاش عوض میشه اینطوری میشه

والا شانس منم همینه هرجابرم هیچ نمیگه خ نه پدرسوهر شدوع میکنه ب گریه ونق زدن اوف چ بده درکت میکنم

بچس دیگه احتمالا از شلوغی بدش میاد و اذیت میشه خونه ی خودت آروم و ساکته همیشه؟

غریبی میکنه منم جایی میرم بچم اروم نمیگیره اصلا همش بیقراری میکنه

من هر بار از خونه خانواده شوهرم برگردم با گریه میام مث الان تا الان خودم بودم الان اذیتاشون برا بچه م شروع شده

بهشون بگو بچه س دیگ چه توقعی دارین از یک بچه سه ماهه؟؟؟؟