یکنفر امروز نرفت دانشگاه که بره تک و تنها پیاده روی کنه تو پاییز و یه نفس عمیق بکشه تا بتونه آخر هفته حسابی برای پسرکش اوقت و انرژی بذاره.
آشپزخونه هم نامرتبه. اتاق ایلیا هم حسابی ریخت و پاش هست. پس فردا هم مهمون دارم ولی به شدت به این رها کردن ذهن خودم در طبیعت نیاز داشتم.
کار خونه در نهایت انجام میشه. درسای عقب مونده دانشگاه پیش میره اونی که اگه بهش رسیدگی نکنم هرروز فرتوت تر و خسته تر میشه روح و ذهنمه پس باید به دادش میرسیدم.
این فرصت رو به خودتون بدید. بچه داری کار آسونی نیست. یه روز بیخیال کار خونه بشید و یک ساعت رو صرفا برای خوتون باشید حتی شده تایم شب که بچه ها میخوابن.
اون ساعت ذهنتونو رها کنید. گوشی رو هم بذارید کنار خوندن مطالب توی اینترنت و سوشال مدیا بیشتر خسته میکنه ذهنو.
یکساعت یا فقط چشماتونو ببیندید و موزیک یا قرآن یا پادکست گوش بدید یا کتاب بخونین یا برید بیرون از خونه حتی شده توی حیاط یکم قدم بزنین.
روان انسان خیلی زود خسته میشه. برای اینکه مادر شادی باشیم باید به داد روانمون اول از همه برسیم.

تصویر
۱۱ پاسخ

مادری هستم که یک ماهه قصد داره بره باشگاه تا روحیش بهتر شه و هنوز وقت نکرده🥴

چه خوب نوشتی به خدا که فرسوده ترینم

با دیدن و خوندن این تاپیک حالم خوب شد انگار😍

زیباست من عاشق پاییزم حتا از بهارم قشنگ تره

افرین بهت خوش باشی عزیزم

راست میگین عزیزم واقعا همینطوره کار خوبی کردین،😍

اینجایی که شما رفتین.. آدم دلش میخواد بجا یروز یه هفته قدم بزنه😍

چه جای قشنگی

بهبه😍😍😍

آفرین بهت مامان نمونه

حیقیتا منم دلم خواست اونجا راه برم و اهنگ گوش بدم

سوال های مرتبط

مامان حبه قند مامان حبه قند ۱ سالگی
اومدم یه فکت حق بگم و برم
مادر بود خودش به تنهایی به شدت طاقت فرساست ساعتها کار مداوم و تکراری روزمره رو باید انجام بدی بدون ذره ای استراحت چون تا بیای بشینی قطعا یه کاری داره جوجه که بلندت کنه...
حالا در کنار این خستگی باید حتما ساعت خواب داشته باشه جناب خان،
به این منظور قطعا باید صبح زود بیدار بشه، پس خواب شیرین صبح مادر به فنا میره، برای زود خوابیدن در شب هم باید یه چرت کوتاه ظهر داشته باشه مبادا این چرت کوتاه کمی بلند بشه، وگرنه زحمت کل روزت و صبحت و همه از بین میره و قطعا شب ساعت خوابش میگذره و هورمون کورتیزول جان هی بیشتر و بیشتر میشه و اوووووف.
پس جدا از خستگی کارای روزمره هیچ فرصتی برای استراحت بین روز برای یک مادر نمیمونه.
حتی یه چرت کوتاه ظهر ، برای من که اینطوره چون همسرم دیر از سرکار میاد و تا بیاد غذا بخوریم پسرم بیدار باید بشه.
خواستم بگم مادر بودن تمام ساعت های روزت، تمام انرژیت و تمام وجودت رو میگیره.
اگه به این ایثارگری نرسیدیم بچه داری قطعا براتون یک شکنجه خواهد بود.
پ.ن: در کنار همه این سختیا بچه داری لذت‌های کوتاه و عمیقی داره که با دنیا نمیشه عوضشون کرد.
مامان نورا مامان نورا ۱ سالگی
یکی دیگه از کارهایی که توی فعالیتهای روزمره من و دخترم قرار داره کتابخوانیه 📚

تو این سن کتابخونی به شکل رایج برای کودکان خسته کننده است
و من بستری رو فراهم میکنم که داستان در عین کوتاه بودن براش جذاب باشه

و به کتابخوندن علاقه‌مند بشه

ما کتاب رو از روی عکس به زبان محاوره میخونیم
وقتی داستان طولانیه نیازی نمیبینم همه صفحاتش و بخونم و خودم پایانش و میبندم

و خدا رو شکر دخترم از این روش خیلی استقبال میکنه و هر روز برای این فعالیت مشتاقه و چند دفعه در روز از من و باباش میخواد تا براش بخونیم

و چند تا از داستانهای این کتاب و خودش با زبان خودش برای ما تعریف میکنه و ورق میزنه

خیلی از مامانا میپرسن چجوری بچه هامون به کتاب‌خواندن علاقمند کنیم
این یه کار ساده اس
بچه ها اون چیزی میشن که ما هستیم نه اون چیزی که ما میخواهیم
اگه چیزی که توی دست شماست و ازش زیاد استفاده میکنید بجای گوشی موبایل کتاب باشه خودبخود به کتاب علاقمند میشه

روزای اول از کتابهای جلد سخت و پارچه ای استفاده کنید و بعد از کتابهای معمولی اونجوری دیگه پاره نمیشه و عادت میکنه
از کتابهایی که تصاویر زیبا دارن استفاده کنید
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱ سالگی
مهد کودک
سلام مامانای عزیز
مدتیه خیلی ازم درمورد مهد سوال میشه. از طرفی هم بارها یک سری تاپیک و کامنت خوندم درمورد مهد که جای بحث داشتن.
مهمترین مطلب درخصوص تفاوت بچه ها و شرایط خانواده هاست. یه موردی که وجود داره و اغلب نادیده گرفته میشه تفاوت روحیات بچه ها وشرایط پدر و مادر و تاثیر این دو در مهد گذاشتنه.
احتمالا بارها شنیدین که میگن یه روانشناس گفته تا زیر 3 سال مهد نذارین. یه مشاور گفته تا فلان سن بچه رو باید شیر بدید و....
متاسفانه خیلی از همکاران ما هم حتی این رو ندید میگیرن که یه نسخه ثابت نمیشه برای همه پیچید. بچه ها متفاوتن یکی وابسته تره یکی مستقل تر یکی از نظر جسمی ضعیغتره یکی قوی تر یکی خجالتیه یکی نه، یکی براش مهد رفتن خوبه یکی نه.
درمورد مهد فرستادن هر کی از من سوال میپرسه چندتا مورد بهش میگم.
1.اگر مادری هستی که از تو خونه موندن افسرده شدی دیگه انرژی سابق رو نداری.  این افسردگی داره روی جنبه های مختلف بچه داریت اثر میذاره مثلا بی حوصله و پرخاشگر شدی. نیاز داری یک ساعتهایی از روز رو برای رفرش کردن خودت صرف کنی. حتما به مهد فرستادن بچه ات ولو 2 روز در هفته فکر کن.
2. اگر تایم زیادی از روز رو فرزندت پای تلویزیون و گوشی میگذرونه حتما به مهد فرستادنش فکر کن.
3. اگر مهاجر هستی و در کشور غریب دست تنها هستی هم برای سلامت روان خودت و وارد اجتماع شدن خودت و هم برای یادگیری هر چه زودتر زبان دوم توسط کوچولوت حتما به مهد فرستادنش فکر کن.
حضور مادر کنار بچه تا 3 سالگی خیلی مهمه ولی نه فقط حضور فیزیکی بلکه حضور تمام و کمال مادر از نظر ذهنی وقتی کنار بچه ها هستیم.
تاپیک بعدی یک سری مزایا و معایب مهد و همینطور نکات مهد خوب رو مینویسم.
مامان 💕Delana مامان 💕Delana ۱ سالگی
سلام مامانا خدا قوت
انقدر بدم میاد انقدر بدم میاد از اینایی که تا دو کلمه میای درد دل کنی از خستگیات بگی فوری میگن این ناشکریه خدا قهرش میاد و فلان و...
من از روز اول بچه داری دست تنها بودم. دخترم زردی داشت ریفلاکس و کولیک شدید داشت. شیر نخوردناش با قطره چکون شیر میریختم ته حلقش. اعتصاب شیر بعدش که به غذا خوردن افتاد اعتصاب غذا 40 روز. بعد سرماخوردگیای مکرر و تب کردنا و شب نخوابیا و بد قلقی ها و... غیره و...
شوهرم کارش سخته صبح تا عصر سر کاره بعدش که میاد واقعا از جاش نمیتونه جم بخوره دخترم پیش هیچکسی واینمیسه که بذارمش نیم ساعت تنها برم پیاده روی انرژیم برگرده
شوهرم باشگاهشو میره با رفیقاش هر چند وقت یه بار دورهمی مجردی میذارن تا صبح میشینن میترکونن
من حتی با دوستام تلفنی هم وقت ندارم حرف بزنم دو ساله ندیدمشون و کلا گذاشتمشون کنار انگار
حرفم اینه یه مادر وقتی میگه خستم و نیاز به استراحت دارم دلیل بر ناشکری نیست و هیچکس به اندازه یه مادر عاشق و دیوانه بچه اش نیست. اما انسان که هست باید نیم ساعت یکساعت در روز تایمش برا خودش باشه که بتونه انرژی از دست رفتشو جبران کنه دوباره با انرژی برگرده به خونه داری بچه داری شوهر داری مهمون داری
این عذاب وجدان به جون مادر انداختن فقط یه بازی روانیه
مامان یارا مامان یارا ۲ سالگی
برای دوستای عزیز و مامانای گهواره‌ای سلام.

برای از شیر گرفتن کوچولوهاتون اگه شیر مادر میخورن، بهتره لباس های یقه بسته بپوشید که سینه ها کمتر در دیدرس بچه باشه. ساعات زیادی از روز بیرون برید پارک مهمونی که سرش گرم بشه یادش نیفته.

اگه شیرخشک میخوره شیشه شیر و یا حتی پستونک در دیدرس و دسترسشثن نباشه که یادشون نیفته.

اما بهترین روش ترک شیر روش تدريجي هست به این صورت که هر چند روز یکبار یک نوبت از شیردهی رو کم کنید ینی اگه 5 نوبت در روز شیر میخوره (صبح ظهر عصر شب و نیمه شب) یکی که میتونی سرشو گرم کنی و بیرون ببری رو حذف کن. بعد یه هفته یا 5 روز یه نوبت دیگه حذف کن و به این ترتیب یک نوبت میمونه و نوبت آخر رو مقدار شیر دهی رو کم کن تا ب صفر برسه.


هرگز یکهو شیر رو حذف نکنید. بچه ها وابسته هستن به اون و خیلی دوسش دارن هم تغذیه شونه هم عادت کردن و هم باهاش آرامش میگیرن حالا فکر کنید چیزی که دوسش دارید رو یکی یکهو براتون اونو اخش میکنه. ینی اخه بده پیشی برد نمیدونم بادبادک برد. سینه مادر تا دیروز موجب آرامش بود الان یهو اوف شده یا مزه تلخ میده و...

نکنید این بچه ها بعدا همیشه استرس از دست دادن دارن و همیشه نگران اینکه نکنه چیزی ک دوسش دارم یهو از دست بره...