شما حای من
اگ ی بچه داشته باشین
تا الانم بفکر یکی دیگ باشین جفتمون مخالف تک فرزندی ایم!
جلوگیری ندارم گفتم حامله شم
الان ی ماهه قرص میخورم بخاطر کیست
ولی الان ب احتمال۹۰درصد سال دیگ برم سرکار
یعنی یکی دوماه برم کلاسای حسابداری و کامپیوتر
سال دیگ سرکارم
الان حقوقش۱۲سال دیگ دو تا سه تومن افزایش داره
پورسانت اینام زیاد داره
ی باغ بزذگم داره ب وقت میوه و اینا همه چی ام میدن
شوهرم تو همین شرکت کار میکنه
ک
منشی سال دیگ میره
صابکار همسرم گفته خانمت بره حسابداری و کامپیوتر ک ایشاله بیاذ
کارش صب تا ظهره۸تا۲
خوبیش اینه دو سه تا خونه باهام فاصله داره
شوهرمم کنارمه
راحت میتونم گیسو رو هم ببرم نخاست نهایت خودش میره خونه
خونه مامانمم ۲۰قدم با خونه خودم و شرکت فاصله داره یعنی از بابت گیسو مشکلی نیس
شوهرمم ک هست هرجا گیر کنیم هوای همو داریم
حقوقشم ک عالیه
شوهرم خرج بده من وام برمیدارم کل حقوق ب وام و اینا میدم یکم بریم بالا
ولی خب باید دیگ قید بچه رو بزنم
اینجا جوریه ک منشی نباش کل شرکت لنگه باید تعطیل شه
حساب کتابا بهم میریزه
کسی ام جایگزین نیس
یعنی نمیتونم حاملگی و دکتر و فلانو
باز زایمانو
بخام اینجوری کنم کارمو ازدست میدم
گیسو ام عاشق بچس
شوهرممم میگ بچه نباید تنها بمونه
ولی عاقلانه فک کنی
کار کردن بهتره پول میاد بیمه میشم
سر یکی دوسال با وام و حقوقم ماشینی یا چند سال خونه ای ادم میخره
خیلی خیلی جلو می افتسم
تو این اوضاع گرونی واقعا ادم نمیرسه هرکاری کنه شوهرمم بدبخت کلی زحمت میکشه ولی خب دیگ
بنظرتون تصمیم خوبی گرفتم؟
بیخیال بچع و برم سرکار؟
این بچه بزرگ تر بشه خاسته هاشم بزرگ تره
درسته در حدی ک باید براش خرج کنیم داریم

۱۳ پاسخ

بابا هنوز ۲۳سالته برو سر کار ب این خوبی بچتم میره کلاس دوم سوم کمک دستت میشه خودش کاملا مستقل میشه بعد بچه بیار

من و همسرم مخالف بچه دوم هستیم
اما بفکر یرکار رفتنم نیستم چون دوس دارم لیام با خودم بزرگ بشه و چون بهم وابستس کنارم ارامش داشته باشه.
خواستم بگم هر کی هر تصمیمی برا خودش و زندگیش بگیره بهترین تصمیمه براش،چون جز خودش کسی تو زندگیش نیس که شرایط رو واقعی بسنجه
بشین فکراتو بکن ببین هرکدوم بصلاح زندگیته همون رو بکن

من جای هر زنی باشم کار اولویت اولمه. تماااام😂

برو سر کار، تو این گرونی همین یکی هم که اوردیم هنر کردیم، فردا بچت کلی چیز میخواد ، پسر من همین الان یه ماشین شارژی براش خریدیم ۳۵ تومن، مهد کودک ماهی ۱۰ تومن ، خرجای جانبی دیگه هیچی، تازه خونه بزرگ از خودمونه شوهرم مغازه از خودشه ، بازم میترسیم ب بچه دوم فکر کنیم بخاطر شرایط مالی. تازه من شرایط کاری ندارم ، تو همچین شرایط خوبی پیدا کردی دختر

ببخشیدا ولی 12 تومن شد حقوق... من قید حقوق 15 تومن و بیمه رو زدم بخاطر بچه و زندگیم

بنظر من برو سر کار و فعلا بیخیال بچه شو تا چند سال دیگه هم میشه آورد اما این فرصت طلایی رو از دست نده امتحان کن برو سر کار دیدی نتونستی و از پسش برنمیای بچه بیار نزار برات حسرت بشه که اگر میرفتم سر کار اینجوری میشد و اونجوری میشد بنظرم با این شرایط ایران فعلا بچه نیاریم بهتره

خودتون ک راضی هستین بری سرکار برو سرکار چند سال بعد بچه بیار دخترتم بزرگ تر میشه بچه هم بیاری اونم خرج داره با کار کردن به نفر نمیشه ک بنظرم ادم خونه داشته باشه بعد بچه دوم بیاره بهتره من خودم خونه دار بشم بعدش بفکر بچه دوم میشم

بچه رو میتونید سه سال دیگه بیارید گیسو پنج سالش باشه بیارید تا اون موقع هم کار کنید

مامانم میگ نمیخاد بری
بشین خونه بچه بیار
مگ میش گیسو تنها بمونه و این حرفا
ولی خب همین بچه فردا روز ی چیزی بخاد و نتونیم بگیریم نمیگ پش چرا اوردین؟
شوهرمم راضیه برم سرکار

سرکار خوبه بری ولی فکر نکن با ۱۵ تومن یکی دوسال بتونه خونه و ماشین بخری ب این خیال نباش.ولی کمک خرج هست.بچه هم حالا یکی دوسال بعد برو ک بتونی از حقوق مرخصی زایمان هم استفاده کنی

با ماهی ۱۲ تومن ماشین و خونه بخرید و انقدر پیشرفت؟؟

خب تو کلاسو برو باردارهم شو نهایتش ۲ماه استراحت کن بعد بچتو باخودت ببر سرکار یا بزار پیش مامانت
منکه دربدر دنبال کارم

من شاغلم ولی هردوتامون بچه دوم میخوایم

سوال های مرتبط

مامان گیسو مامان گیسو ۳ سالگی
پنج روز دیگ تولد دخترمه
خونه بازسازیش تموم نشده
تا اون موقع شاید تکمیل شه ولی بازم تمیز کاری و چیدن میمونه
۱۵۰۰دستمه
گفته بودم برا تولد گیسو
یعنی کیک و میوه خودمون سه تااا
ولی گیسو قبول نمیکنه!
تولد بزرگ میخاد منظورش اینه بقیه افرادم باشن
خب کیک باید ب تعداد افراد باش
میوه میخاد هیچی نگیرم بازم چهارتا بادکنک میخاد کیدونین هزینش زیاد میش
امشب جوری بود رفتیم سع تا نون گرفتیم پول پلاستیکشو نداشتیم!
این ماه مبل گرفتم قسطی مصفشو دادم دکتر رفتم خرجا ام ک ماشالع اشپزخونه ندارم فعلا همش مجبوریم غذای بیرون بخوریم یعنی بدترین روزا بود برامون
از ی طرفم میگم خب الان قالیچه برا اشپزخونه واجبه
چون دخترم شلوغی و رقص میخاد
چیکار کنم🥹🥲
ب جشن سه نفره اکتفا نمیکنه
بمونه سر ماه تولدشو بگیرم بده؟
البته اونم باید جمع و جور بگیرم
الان نظرم رو قالیچس میدونم با پولی ک دستمه نمیدم ولی ی بخشی شو میدم شوهرم مجبور میش بقیشو بده
ولی بخام تولد بگیرم بعد زورش میاد قالیچه رو بگیره
چون واقعا اوضاع مالی شدید خرابه
چیکار کنم
مامان آرتا مامان آرتا ۳ سالگی
می‌خوام تجربه از پوشک گرفتن پسرم بگم شاید مفید باشه براتون
ب نظرم بهترین تایم از سه سالگی به بعد هستش
من پسرم اینجوری گرفتم
از ی سنی دیگ دستمال مرطوب استفاده نکردم پی پی میکرد می‌بردم دستشویی اونجا میشستم میاوردمش بیرون قشنگ روی سنگ توالت می‌شست
وقتی هم ک خواستم از پوشک بگیرم بهترین کار اینه یکی دو هفته بچه رو روز باز بزارید هر نیم ساعت ببرین دستشویی اگر هم جیش نکرد اصلا اذیتش نکنید حرصم نخورید اگر می‌ترسین ک زندگی نجس کنه ک پوشک کنید هر نیم ساعت ببرید یکی دوهفته این کار انجام بدین بعد بگین اگر جیش کنی بهت شکلات میدم یا چیزی ک دوست داره این کار ادامه بدین تا یکبار جیش کنه دیگه تموم میشه

بعد اون دیگه پوشکش بگیرین فقط شب وقتی ک خوابید پوشک کنید تا زمانی ک پوشک تموم بشه این کار انجام بدین و بگین دیگ پوشک تموم شد نداری باید مواظب باشی جیش نکنی روزاهم همش سوال کنید جیش داری بیا بریم تا کم کم یاد بگیره
خداروشکر پسر من الان یک ماهه ک قشنگ جیشش میگه پی پی هم میگه شبا شورت آموزشی پاش میکنم ولی خداروشکر یک بار خطا داد دیگ نمیده از هشت شب هم کمتر بهش اب میدم
مامان سانای مامان سانای ۳ سالگی
الان یهو یادم افتاد جای من بودین چیکار میکردین من الان 6ساله ازدواج کردم یه دختر سه ساله دارم از همون روز اول شوهرم پیشم نمبخابید حتی بغلمم نمیکرد حتی بوسیدن نه، 5ماه طول کشید تا تونستم رابطه برقرار کنم چون خودم ترس داشتم اینم یه ادم بی احساس فک کن به راست میرفت خشک خشک نمیشد، بعدا فهمیدم اصلا من پرده بکارتم ارتجاعی بوده سخت نبوده، شوهرم یه مرد عوضی که به خودش زحمت یه معاشقه هم نمیداد، یعنی من یه زجری کشیدم تو اون مدت از بچه دار شدنمون نگم که باز این خدا لعنتش کنه واریکوسل داشت عمل کرد دکتر گفته بود باید یک دو میان رابطه داشته باشین ولی شوهرم رعایت نمیکرد اینم باز 6ماه اسیر شدم فقط بخاطر بچه، بعدش که بچه دار شدم دیگ خودمم سرد سرد شدم یعنی نسبت به شوهرم سرد شدم شاید اگ ی ادم دیگ بود اینجوری نمیشدم، الان به نظرتون دیگ چه فایده داره پیشم بخابه یا رابطه داشته باشیم دیگ روزای گذشته مگه جبران میشه منم عادت کردم به اینکه نیاز به محبت نداشته باشم، شما تو موقیت من بودین چیکار میکردین طلاق میگرفتین؟ یا چطوری زندگی میکردین