۱۲ پاسخ

من هیچ وقت جلو شوهرم حتی باهاشون بد حرف نمی‌زنم چون باعث میشه اونم اینکارو بکنه و زبونش دراز باشه که تو کردی.
دعوای باباها بچه‌ها رو میترسونه واقعا. بخاطر بچه باید گذشت کرد

عزیزم خب کثیف کنه بچه کارش همینه چرا سراین چیا بخوای ناراحتی واسه خودت و بچه بکنی کار شوهرتم خیلی خیلی زشت بوده

بیا بغلم 🫂
چقدر روز وحشتناکی داشتی چه لحطه های بدی بوده برات
حق داری ازش بدت بیاد

همسرت خواسته از دخترت دفاع کنه ولی نمیدونه که با روح و روان بچه اون لحظه چه کرده

اگ این باره اولش بوده زده حتما حتما حتما یه قهر حسابی کن نذار عادتش بشه َباروزای عادی فرق کن

چه بی شعوره. والا بچه ها انقدر رو مخ میرنن. گاهی ناخواسته آدم میزنه شوهرت حق نداشته بزنه یه روز از صبح تا شل بزار باهاش بمونه. بفهمه چی میکشی از دست بچه

خیلیم باهاش حرف میزنم خیلی توروخدا کسی راهکاری داره بهم بگه

منم بچمو میزنم نمیخوام ولی خیلیییی شیطونه جونمه کنترل میکنم ولی باز شیطونه عذاب وجدان دارم چکار کنم واقعا موندم ، خونه رو ربختی تمیز کردی مرتب کردی میره بیرون ماسه خاک میاره میریزه ناهار بهش دادم پاشد رفت اتاق دیگه غذا ریخت سه بار عوضش کردم حمومش کردم باز خودشو کثیف کرد میبینم پاش خبسه خوشحال که حرفم گوش کرده قبل اومدن تو خونه پاشو شسته چون بهش میگم میرم تا اقا رفته آب باری خدا رحم کرد آب داغ باز کرده از ترسم هیچی نمیگه

کارت اشتباه بوده عزیزم کار همسرت وحشتناک میدونی چه استرس و اضطرابی به اون بچه داده 😞این بار که گذشت ولی هیچ وقت جلو بچه تربیت و رفتار هم دیگه رو زیر سوال نبرید چون شخصیت بچه نابود میشه با شوهرت صحبت کن بگو دق و دلی از جای دیگه داری جلو بچه خودتو خالی نکن شمام صد در صد امروز از جای دیگه ناراحت بودی سر دخترت خالی کردی

خاک تو سرش جلوی بچه شروع کرده به زدن مادر...عوض اینکه عزت و احترام مادر رو حفظ کنه میاد میزنه...دستش بشکنه

😞😞😞😞

متاسفم فقط🫠🫠🫠🫠🫠🥲🥲🥲🥲

سوال های مرتبط

مامان آرادکوشولو مامان آرادکوشولو ۳ سالگی
یکم دلدرد کنم شاید اروم شم خواب نمیرم از بس دلم شکسته....😔😔😔😔دیشب خونه آبجیم دعوت بودیم بعد شوهرم رفته بود ی سوسک داده بود دست پسرم و اونم باهاس بچه هارو میترسوند بعد خواستیم بیایم خونه من ب آراد گفتم مامان دیگه کثیفه بندازش دور بریم دستاتو بشوریم مریض میشی هرکار کرد نمیداخت بیرون منم گرفتم ازش و رفتم دستشو شستم و آراد خیلی گریه کرد یدفعه شوهرم جلو همه هرچی رسید بمن گفت ک چرا بچه رو ب گریه انداختی و ازش گرفتی خودم دادمش منم گفتم کارت اشتباهه نباید آیت چیزارو بدی دستش ولی اون خیلی بد رفتار کرد جلو همه واقعا قلبم شکست خیلی ماراحت شدم البته دفعه اولش نیستا همیشه بخاطر آراد هرچی میرسه بمن میگه اگ گریه کنه میگل هیچی نگو بهش ک گریه نکنه انگار من مامانش دیشب خونه آبجیم دعوت بودیم بعد شوهرم رفته بود ی سوسک داده بود دست پسرم و اونم باهاس بچه هارو میترسوند بعد خواستیم بیایم خونه من ب آراد گفتم مامان دیگه کثیفه بندازش دور بریم دستاتو بشوریم مریض میشی هرکار کرد نمیداخت بیرون منم گرفتم ازش و رفتم دستشو شستم و آراد خیلی گریه کرد یدفعه شوهرم جلو همه هرچی رسید بمن گفت ک چرا بچه رو ب گریه انداختی و ازش گرفتی خودم دادمش منم گفتم کارت اشتباهه نباید آیت چیزارو بدی دستش ولی اون خیلی بد رفتار کرد جلو همه واقعا قلبم شکست خیلی ماراحت شدم البته دفعه اولش نیستا همیشه بخاطر آراد هرچی میرسه بمن میگه اگ گریه کنه میگل هیچی نگو بهش ک گریه نکنه انگار من مامانش نیستم مثلا آراد رفته آب گرفته تو خونه و فرشارو خیس کرده میگه ولش کن چیز خاصی نشده ک 😔😔😔نمیدونم دیگه چ کنم ...نیستم مثلا آراد رفته آب گرفته تو خونه و فرشارو خیس کرده میگه ولش کن چیز خاصی نشده ک 😔😔😔نمیدونم دیگه چ کنم ...
مامان پرهام مامان پرهام ۳ سالگی