۱۵ پاسخ

ی مدت ام تا یاد میگیرن حسابی عصرا خسته شون کن بیرون نمیتونی ببری سسخته واست همون توی خونه بازی های بدو بدو ایی باهاشون انجام بده سر شب دوش بگیرن از سرد نیست اونجا دیگه بخوابن

میدونم عزیزم کارت خیلی خیلی سخته
ولی سعی کن بعنوان مادرشون که درکشون میکنی اول بفهمی چرا شبا گریه میکنن مثلا دل درد ان یا گرسنه ان یا پوشک شون کثیفه مثلا دختر من دیشب تا صبح گریه کرد فهمیدم واسه گرسنگی بیدار میشه گریه میکنخ چون شام نخورده بود خلاصه ک سعی کن سرگرمشون کنی غذا بدی بخورن سیر سیر باشن بعد وقت بذار واسه خواب مستقل شون ی مدت مقاومت کنی درست میشه من بدترین گریه ها رو تحمل کردم از دخترم وحشتناک جیغ میزد و گریه ولی بی محلی کردم خودش خواب میره دیگه شبا شاید ۳ساعت درگیر خواب مستقل باشی ولی بالاخره میشه
بعدم اینکه جا پهن کن یک مکان امن نور خونه رو کلا خاموش کن دراز بکش مرتب هم بگو مامان خوابه مامان خوابه تا یادبگیرن

باید عادتشون بدی خودشون بخابن سیرشون کن جاشونو بنداز خودتم دراز بکش بزار بازی کنن نق بزنن گریه کنن تا خابشون ببره. گاهی تم نازشون گن. لالایی ام بزار براشون

من ظهرا به دخترم پستونک میدم پسرمم ماساژ میدم میخوابن شبا هم شیشه میدم همه جا رو تاریک میکنم میخوابن
رو پا گذاشتن خیلی بده کمرت داغون میشه ترکشون بده

نمیشه دوتا تاب ریلکسی بگیری تا سه سالگی میشه استفاده کرد بهتراز اینکه پاهات داغون بشن

بزار رو جاشون همه جارو ساکت کن پتو بکش رو گوششون. طول می‌کشه تا بخابن ولی می‌خوابن من بچه هام از 1سال 2ماه خودشون می‌خوابن راحت شدم

نمیخابن اصلا طول روز
همسن بچهای شما بودن یکی رو پا یکی رو شونه میذاشتم

پس منو چی میگی بچه هام ۸ ماه فاصله دارن بیچاره شدم

من یکیشونا میزارم رو پام
یکیشونا میگم بخواب بزنم پشت کمرت
میزنم پشت کمرش آروم آروم میخوابه

نخوابون چند روز کاری نداشته باش ببین خودشون میخوابن

چند روز سختی خودت بده بعدش راحت میشی من یک سال یکی دو ماهش بود تقریبا دیگ رو پا نزاشتم آرام میزدم پشتش تا بخوابه ی مدت که گذشت دیگ پشتشم نزدم خودمو به خواب میزدم پسرمم حسابی غلت میزد آخرش می اومد کنارم می‌خوابید الان دیگ عادت کرده پیشش می‌خوابم اونم میخوابه

فکر کنم بهترین کار اینه که ببریشون داخل اتاق در رو ببندی نور اتاقو کم کنی لالایی بزاری خودتو بزنی به خواب تا کم کم خودشون بخوابن

خدا کمکت کنه من تو همین یکیشم موندم واقعا کمکی میخاید شما

مال من یکی هست میزارم روتاب تکون میدم تا می‌خوابه تاب پارچه ای ها منظورمه

وای خدا تا دوماه پیش منم همین وضعیتو داشتم بااین تفاوت بچه هام ۱۸ماه باهم فاصله دارن . دخترم رو میزاشتم تو کریر تکون میدادم ،پسرم هم روپاهام .یعنی من هر شب یه ساعت فقط یاید تکون‌میدادم . اما حالا خداروشکر من بین اونا دراز میکشم محمد شیر میخوره و میخوابه محیا هم خوابش میبره .. ولی بدیی که داره محیا باید دستش تو سینم باشه داداشش هم اون یکی سینه رو میگیره

سوال های مرتبط