۱۲ پاسخ

عزیزم اخه با بچه توی شکم چه قهری دیگه....ایکاش تو خونه خودت قهرو پیش میبردی دیگرانم بی خبر میموندن.

عزیزم شما احتمالا کم سن کم تجربه و کمی حساس هستید، شوهرتونم حساس شده و فکر کرده شما ممکنه بیش از حد لوس بشید و یکدفعه از اونور بوم افتاده و خواسته با کم‌توجهی سطح توقع شمارو بیاره پایین و بهتون بفهمونه اینکه باردار شدین دلیل نمیشه دیگه زندگی و وظایف رو بیخیال بشید..احتمالا شما هم خیلی ترسیدید و حالا به هر دلیلی که بستری شده بودین بعد از ترخیص رفتاری از خودتون نشون دادین که باعث حساسیت شوهرتون شده و اون هم چون کم تجربه و خامه راهی که به ذهنش رسیده اینه که بچه رو سقط کنه چون احساس کرده نه شما آمادگی و شرایط لازم مادر شدن رو دارید نه خودش میتونه از پس مسئولیتش بربیاد‌‌.. دلیلشم همین بوده که خیلی سخت گرفتید و اونم از زیرش شونه خالی کرده
درواقع هردو یه اشتباهاتی داشتین که نتیجش شده این و باید با صحبت و آرامش حلش کنید شما از احساستون بگید و ازش بخواید دلگرمی باشه و بچسبید به زندگیتون و کمتر خونه مادرتون برید تا اونم مطمئن بشه شما به اندازه کافی مستقل و بالغ هستید که انقدر وابسته به مادر نباشید طبیعیه وقتی شوهرتون ببینه شما انقدر ضعیف هستید که نمیتونید سختی‌های بارداری رو تحمل کنید این راه به ذهنش برسه چون سختی‌ها به مراتب ماه‌های بعد و بخصوص بعد از بارداری بیشتر و بیشتر هم خواهد شد و شما باید ثابت کنید که میتونید از پسشون بربیاید و درنهایت حمایت شوهرتون هم خواهید داشت.. اما اگه خودتون رو خیلی وابسته به مادرتون نشون بدین شوهرتون هم شونه خالی میکنه و حمایتی نمیکنه

وای خیلی ناراحت شدم...بنظرم نباید تا تق ب توقی میخوره بری خونه مادرت ک شوهرت براش عادی بشه و حتی دنبالت نیاد..چون فکر می‌کنه تو خودت برمی‌گردی ببخشید اینو میگم ولی اشتباه کردی رفتی میموندی صحبت میکردی
گریه میکردی با ناراحتی
با مادرش خوبی؟؟
اگر با مادرش خوبی زنگ بزن گلایه کن بگو من حالم بد بوده تهدید کرده ک باید بچرو سقط کنیم منم طاقت نداشتم اومدم خونه مامانم
عزیزم نکنه بخاطر جنسیته جنسیت بچه رو بهش گفتی

نمیدونم چرا میذارید میرید از خونه زندگیتون ، اختلافی هم باشه بهتره بین خودتون بمونه و خانواده ها رو واردش نکنید ، حرف زدن بهترین راهه . بشینید منطقی باهم حرف بزنید ازش دلیل کارهاشو بخواه. شما از بیمارستان مرخص شدی هم بهتر بود قبلش با شوهرت مشورت میکردی بری خونه مامانت یا نه هرچند بارداری سخته و خیلی از مردها درکی ندارن از تغییرات خانومها. ان شاالله حل میشه صبور باش

خونه میموندی بهتر بود

فقط میگم خدا ب داد دلت برسه ولی با عقل برو جلو بحرف اگ ناخواسته بود بچه دار شدنتون ک هیچ اگ خودش میخواست الان بچه هس اونجوری میکنه حتما ی دلیلی داره دلیلشو پیدا کن

چرا قهر اخه یکی دوساعت حرف نمیزدین بعدش درست میشد همه چی مرد کلا مغروره غرورش اجازه نمیده بیاد دنبالت

سعی کن خونه زندگی تو تنها ول نکنی تو خونه قهر باش ولی نرو جای تجربه دارم ک میگم

بنظرم برای همچین مردی نباید بچه میوردی چون بجز خودت بچتم ممکنه بی مهری ببینه.کاش قبل باردار شدن به این فکر میکردی ایا این مرد لایق پدر شدن هست؟...

نمیرفتی خونه بابات باهاش صحبت میکردی ببینی دلیل رفتارش چیه واسه چی میگه بچه رو نمیخوام

درست میشه گلم میاد دنبالت
یکم به خودش بیاد

برا قهر رفتی؟

سوال های مرتبط