۵ پاسخ

عزیزم چون اونا خیلی بچه ان تو تذکر اینام بدی متوجه نمیشن پس بهتره اگه احساس خطر بر بچه ت کردی فقط از محل دورش کنی یا اگه دیگه یه بچه ای خیلی گیر داد و اذیت کرد بچهتو والدینشو یجوری تذکر بدی بچهشونو جمع کنن😄

من پسرم کلا تو جمع بچه های سن بالاتر از خودش داره بزرگ میشه بچه های فامیل
متوجه نمیشن دارن بازی میکنن یهو میزنن و اینا
بخوای چیزی بگی، دعوا کنی، چون نمی‌فهمن بازم تکرار میکنن
تا جایی که خطرناک نباشه دورش نکن بذار از خودش دفاع کنه یواش یواش تعامل کنه یاد بگیره

عزیزم اول بهش یاد بده خودشم دفاع کنه همش شما انجام بدی نباشی میمونه دیگه البته الان که خیلی کوچیکه در اینده.
بجهای بزرگترم اگه سنین که میفهمن اذیت میکنن تذکر بده بگو زدن بده تا پسرتم یاد بگیره حرف بزنه از خودش دفاع کنه همیشه قرار نیست میدون رو خالی کنه.

الان برای خانه بازی خیلی زوده هنوز درکی از بچه هانداره عجله نکن

به نظرم باید همین کارو کنی ، آخه اونام بچن

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
حالا که فهمیدیم بازی مهمه چطور با بچه ها بازی کنیم ؟و چه اسباب بازی هایی برای بچه هامون بخریم؟
ما دو نوع اسباب بازی داریم
یکی که از بیرون می‌خریم یکی هم اسبابه بازی هستش مثل قابلمه ملاقه دکمه و..که برای بچه ها جذاب‌تره
چه اسباب بازی برای بچه ها انتخاب کنیم؟
اول از بازی آسون شروع میکنیم بعد میریم سراغ بازی سخت‌تر
اسباب بازی که میخوایم انتخاب کنیم براساس سطح توانمندی بچمون انتخاب کنیم
اگر برای شروع بازی مشکل داریم چیکار کنیم؟
مثلا دست و دلمون به بازی نمیره یا کودک همکاری نمیکنه
مشکلات درباره شروع بازی هم به کودک مربوط میشه هم به والد
یه سری بچه ها زود یه بازی رو رها میکنن باید مشکل رو بررسی کنیم از دعوا کردن افسردگی اضطراب ذهنش رو جمع نمیکنه
در یاد گرفتن ضعیفه علتش خیلی مهمه
خیلی مهمه کودک متناسب با سنش با شما بازی کنه و این در مورد بچه هایی هست که یه بازی رو شروع میکنن و هی میرن سراغ انواع بازی های دیگه و اصلا تو هیچ بازی نمیمونن باید به مشاور مراجعه کرد که علت رو بررسی کنه
و یکی ازین مشکلات مربوط به والد
که تو بچگیش اصلا باهاش بازی نشده و ما باید با خودمون تمرین کنیم
ما یک کودکیم و وارد دنیای کودکانه بشیم
و سعی کنید طوری بازی کنید که خودتون هم لذت ببرید
مامان یاسین مامان یاسین ۱۶ ماهگی
من بارداری و زایمانم خیلی برام سخت گذشت یعنی اگه اونارو بگم خودش کلی میشه و کلا ترس بارداری دوباره داشتم ولی الان چند روزه ی چیزی مثل خوره افتاده تو فکرم پسرم خیلی بازیگوشه و مثلا مثل بچه های دیگه سرگرم کودک دیدن یا گوشی به هیچ وجه نمیشه بخصوص وقتی همسن و سالای خودشو که میبینه کلی جیغ و ذوق و میخواد باهاشون بازی کنی ولی نمیدونم چرا یا بخاطر تربیتشون یا چی نمیدونم پسرم سعی می میکنه باهاشون بازی کنی نزدیکشون بشه ولی اونا هولش میدن و میزننش و همش باید مراقب باشم تو خونه نگهش دارم و همش غر میزنه و گریه میکنه باهاش هربازی میخوام بکنم باهام بازی نمیکنه دو تا سبد پر هم اسباب بازی داره ولی وقتی ی بچه میاد پیشش بازی میکنه وگرنه نگاشونم نمیکنه منم چند روزه هی با خودم میگم منکه با شوهرم از همون روز آشنایی تصمیممون دو تا بچه بود و بعد دستگاه بزاریم یا ببندیم کلا میگم خب الان بیارم که سنشون نزدیک باشه و همبازی و مثل بچه های دیگه صبح تا شب به کوچه و خیابان عادت نکنن و الان از مادرایی دو تا بچه پشت هم دارن خواهش میکنم کلا شرایطشون بگن که کجاهاش خوبه کجاهاش بده اگه به عقب برگردن دوباره این کارو تکرار میکنن یا نه