۹ پاسخ

آره این یکی از مهمترین دلیل هاست
انشالا درست بشه شرایطتون

روی ی سری کاغذ های کوچیک ی سری جمله مینویسیم که توشون از ترس های مرسانا جان هم مینویسیم.مثلا من واسه دخترم می‌نویسم مامان ممکنه من بذاره مهد و هیچ وقت نیاد دنبالم.ممکنه یه خرس در بزنه بیاد خونمون.ممکنه بابا تنهایی بره سفر.......
جمله هایی ک می‌نویسی مربوط به شرایط خودتونه یا ترس های دخترتون که ی تعداد باید واقعی و ی تعداد خیالی باشن
بعد برگه ها رو قایم میکنی البته جوری باشه بتونه پیدا کنه بعد با صدای دست ما باید برگه هارو پیدا کنه ک هر چی ب برگه نزدیک تر بشه صدای دست بلندتر و اگ دور بشه صدای دست آروم تر بشه
وقتی تمام برگه ها پیدا شد شما می‌خونی واسش اون باید جواب بده اون فکر واقعیه یا خیالی.درموردشون سوال هم بپرس مثلا چرا فکر می‌کنه واقعی یا خیالیه یا هر سوالی که فکر می‌کنی مناسبه
بعد فکرای خیالی میرن تو جعبه خیالی و فکرای واقعی تو جعبه خودشون

عزیزم صبح ها راحت می‌ره یا با گریه ؟

این چرخه معیوب کجا بابد قطع بشه؟ راهکار چیه؟

این دقیقا حال من دخترم الان 🥺🥺

دقیقا پارسال من دوبار بیمارستان بستری شدم و وابستگیش یه جوری شد که حتی یه ثانیه ازم دور نمیشد تا چند ماه.یعنی من زار میزدم جون هییییچ استراحتی نداشتم‌.حتی دستشویی هم باهام میومد

ی بازی جدیدا از پیج مشاور یاد گرفتم واسه دختر من خیلی موثر بود.بازی فکر خیالی و واقعی
بچه ها باید فرق این دوتا رو بدونن اگه نه دچار اضطراب میشن
دوست داشتی بگو بهت بگم

هوووف🤦🏻‍♀️کی این اضطراب جدایی میخواد دست از سر ما برداره؟

متاسفانه ما درگیرشیم الان مهد میره و من دم کلاسش میشینم

ما این یک ماهه درگیر اضطراب مرسانا به جهت تغییر محل زندگیمون بودیم با وجود اینکه 99 درصد این مساله حل شده اما باز هم گاهی اوقات سوالاتی میپرسه که متوجه میشم نگران جدایی از منه

سوال های مرتبط