والا منم موندم همش درحال بچه داریم خیلی سخته کل خونه بهم ریختس غذا هم حاضری میگیرم
منم دیونه شدم
حالا یکسره بچه رو میبرم میزارم خونه مادر شوهرم ولی باز دارم دیونه میشم
به سختیییی
بیشتر اوقات شب ک همسرم خونه بچه رو نگه میداره من غذا درست میکنم
یا اگ روز بخوابه مشغول میشم گاهی اوقاتم تو بغلم هستش مشغول میشم بلاخره یجوری سر میکنم اما سخت میگذره و زود گذره
اره منم الان ۲.۳ هفتس خیلی برام عادی شده .یکم دیگه صبوری کن دلت تنگ میشه واسه این روز ها هم
کم کم عادت میکنی عزیزم منم اوایل نمیتونستم گریه میکردم که چرا حتی غذاوهم نمیتونم بزارم حتی دستشویی نمیتوستم راحت برم
الانم همونه ولی خیلی بهتر شده دیگه سخت نیست
من هنوز خونه مامانم هستم دقیقا فکر همین هستم نمدونم چطوری از پسش بر میام خونم رفتنی 😣😣
ب سختی . منم خیلی اذیت شدم یادمه تا ۳ ماه حداقللل . بعدشم بزرگتر شد همش چسبیده بود ب پام😅😁
کمک نداری مادری خواهری ?
اره خدایی خیلی سخته من بعضی موقع ها ی برنج میذاشتم ب شوهرم میگفتم خورشت بخره یا آبگوشت میذاشتم ک راحت بود
منم ناهار امروزم سوخت😩
تا همین الانم خونه بوی سوختگی میاد😕
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.