۱۳ پاسخ

ای خدا فک کن دوتا شیر به شیر داشتع باشی و یه پسر پنج سالع پیش دبستانی🙂و‌بچه کوچیکت به شدت بدخوابه و اذیتاش هزار😨😂میگذرن بابا سخت هست ولی اینقد زود میگذره و بزرگ میشن بچه ها دلت میگیره

دلم یه مسافرت میخاد بدون بچه و شوهر

من انقدر گریه کردم حال ندارم

خیلی سخته بدون کمک من خداروشکر خواهرم هست وگرنه آدم دیوونه میشه از دست شوهر و بچه

من که افسرده شدم صبح تا دو سرکار بعدش بچه رو بگیرم بیام خونه کارای خونه آشپزی بچه داری دلم برای دوران مجردی تنگ شده 😔

من چی بگم از دیروز دخترم واکسن زدم همش گریه می‌کنه بهانه میگیره باید کنارش بشینم دیشب تا خود صبح گریه کرد تازه شاغلم هستم 😅

کاشکی
بعضی وقتا میخوام سرمو بکوبم به دیوار میگم عجب غلطی کردم سومی رو آوردم داشتم زندگی مو میکردم یه دختر یه پسر داشتم سومی اوردم چیکار🤣
الان نوافن خوردم از سر درد 😁

افرین...اینو باید دوربریا ما و شوهر درک کنن همراهی کنن...ادم یه دوساعت تو روز برا خودش باشه استراحت یا کارای مورد علاقشو انجام بده ...کل روز شارژ میشه میشه برای ادامه بچه داری خونه داره با انرژی مثبت...ولی اینم باید به خودمون بگیم باید با حال زندگی کنیم ..به چیزای مثبت زندگی نگاه کنیم..این دوران هم میگذره یه روز دلمون تنگ این روزا خیلی تنگ میشه..فقط ادم به یه همدلی و همراهی نیاز داره...کاش واقعا درکمون کنن به خوبی بگذرونیم..

من بچم جیغ میزنه میتونم تحمل کنم
شوهرم ک هست اینقدر با بچه یکی ب دو میکنه هی میگ اعصابم خرد کردی
جیغ نزن
من بیشتر عصبی میشم
جا کمک‌کردنشه انگار دوتا بچه دارم

من که از اول هیچ کمکی نداشتم سه تا بچه روخودم بزرگ کردم

کاش منم یکی بود میگرفت دخترم خونه تکونی میکردم بعدم خوب میخوابیدم بلند میشدم حمام چندساعتی میکردم

منو چی میگی ک دوتا شیر ب شیر🥲🥲🥲دیگه امروز دخترمو فرستادم خونه بابام
حالا شانس من پسرم بیدار شده😮‍💨

😔😔😔😔😔

سوال های مرتبط