مامانا من‌ شیر خودمو ب بچم‌میدم‌ تا یکسالگی واقعا شیر دادن بهم‌آرامش میداد اما بعد اون از بس دخترم بهم‌می‌چسبه مثلا الان از ساعت ۹ و نیم تا حالا سینم‌تو‌دهنش بوده با اون‌یکی هم بازی کرده دیگ عصبی شدم با جیغ و گریه جدا شده گذاشتمش‌رو پام‌اصلا ربطی ب سیری و گشنگی نداره کاری ب اینم‌ندارم‌فقط چیزی ک اذیتم میکنه جدیدا خیلی از شیر دادن بدم‌میاد از اینکه مدام‌دستش ب نوک سینمه عصبی میشم واسه این حسم‌از خودم بدم‌میاد کسی مثل من‌بوده؟وقتایی ک بیرونی کمتر طرفم‌میاد دلم تنگ‌میشه بهش شیر بدم‌اما از بس همیشه می‌چسبه بهم‌و مثل گاو شیرده باید آماده باشم‌دیگ حالم‌ب هم‌میخوره از ی طرف برا این حسی ک دارم بشدت عذاب وجدان دارم چون عاشق بچمم

من همچنان ارامش میداد س چهار روزه تلاش دارم از شیر بگیرمش والا هم خودش غذا نمیخوره هی شیر میخوره هم هورمونام داغون شده و ریزش مو شدید منو کشته

فک کنم همه بچه ها همین میشن منم عصبی میشم از زیاد شیر خوردنش حتی یه وقتایی وسط غذا خوردن میاد لباسمو میکشه به زور که شیرش بدم
نمیدونم بعضی وقتا هم با خودم میگم شاید اینکه گفتن تا ۲ سال به بچه شیر بدین واسه نیاز عاطفیه و اون دلش میخواد حس مادری رو اینطوری ازمون دریافت کنه ولی با این حال خیلی سخت شده

وای چقد شبیه منی🫠
ولی گناه دارن باید تا دوسالگی بخورن

من دقیقا همینطوری شدم عصبی میشم کلافه میشم
پسرم مریض شد وگرنه تصمیم داشتم از شیر بگیرمش

وای منم بخاطر همین بچمو شیرخشکی کردم اصلا خوشم از شیر دادن نمیاد

دقیقا مثل پسر من

وایییی دقیقاااااااا مثل همیم

من الان بزور از زیر سینم بیرون کردم
از موقعی که دندون درآورده حس میکنم سینم زخم شده موقع شیر خوردن درد میگیره الان چند روز ول نمیکنه یساعتم بخور سیر نمیشه

طبیعیه منم اینطوریم
عصبی میشم وقتی شیر میدم

من بچمو تا۷ماهکی شیردادم وبعد اون چون دوس نداشتم شیردهی کلن شیرخشکیش کردم