۱۲ پاسخ

ان شاءالله که خدا بهتون صبر بده و همین که بارداری یعنی خدا جاشو برات سبز کرده ان شاءالله که خدا حافظ این کوچولوت باشه🤲🤲

وای خدا چقد سخت عزیزم

خدا بهت صبر بده عزیزم چی شده؟ 🥺🥺🥺

خدا به دلمون صبر بده من بچمو ۶ سالگیش از دستش دادم بخاطر سرطان خون هیچوقت دیگه مثل سابق نبودم همیشه غم نداشتنش رو دلم مونده ولی خدا خیلی بزرگه یه فرشته ی دیگه رو بهمون امانت میسپاره که جای اون سبز باشه بچه هامون فرشته هستن واسه این دنیا زیادی پاک بودن واسه همین خدا بردشون پیش خودش

خدا به دلت صبر بده گلم شما باید بخاطر تو دلیت صبور باشی
انشالله به زودی زود کوچولوتو به سلامتی بغل میگیری و داغ دلت سبک تر میشه

انشالا تودلیت بغل بگیری

من خوب درکت میکنم چون منم دخترمو از دست دادم 39هفته رفتم بیمارستان چون زایمان اولم طبیعی بود نگهم داشتن برا طبیعی وقتی سزارین کردن که دیگه دیر شده بود به بچم اکسیژن نرسیده بود یکساعت بعد زایمان از دستش دادم

😭😭😭😭😭
داشتم گريه میکردم تاپيک توام ديدم
خدايا اروممون کن

خدا به دلت صبر بزرگی بده

عزیزم چیشده🥺🥺

عخی عزیزم
خداراشکر که باز بارداری وجاش برات سبز کرده خدا
خیلی سخته داغ از دست دادن فرزند چه چندروزه باشه چ چندساله😔✋🏻

🖤💔💔🖤

سوال های مرتبط

مامان کایا مامان کایا روزهای ابتدایی تولد
پسر قشنگم ،نمیدونم اسمت چیه ،ده روز دیگه به دنیا میای مادرت،ولی برعکس مادرای دیگه میگن زود بگذره وزایمان کنن من دوس ندارم چون از هر لحاظ به شدت تحت فشار هم جسمش استخواناش خورد شده و هم روحش که تماما زخمه ، من هیچ امادگی ندارم ،ویه حس خیلی بدی دارم ،پر از استرس و اشوب ،پراز تپش قلب و گله و‌حرف که دوس ندارم هیچ کس ازش خبر داشته باشه اگه به تو میگم چون توی وجودمی ،کی از تو نزدیک تر ،عزیز مادر تو یه فرشته ای دعا کن که دل اشوب و پراز غم ودرد مادرت آروم بشه ،مادرت بمیره که تمام این نه ماه رو همش با غصه و غم گذروندم مخصوصا این دوماه اخر ،نمیتونستم خودمو کنترل کنم ،از همه بدتر این روزای اخر مث امروز که از صب اشکای مامانت تمومی نداره ،اگه اروم نشم چطور میتونم مادر خوبی برات باشم ،البته مادرت خیلی خیلی توداره با این حال نمیزاره داداشیات هم بفهمن ،تو تنهایاش اشکاشو میرزه ولی اونا بزرگ ولی تو توی وجودمی نمیتونم پنهون کنم ،میدونم با ناراحتی مامانت ناراحتی چون وقتی اشکام میاد شکممو میخای پاره کنی از بس غلت میخوری،😭😭پسر بی اسم مامان تو چه پناه کوچکی هستی برای مامانت