من پنج نفر بالاسرم بودن یه کارشناس بیهوشی بالاسرم بود باهام خرف میزد ارومم میکرد
                            هیچکس از من بیشتر نمیترسید درحدی ک میخواستم طبیعی بدنیا بیارم ولی وضعیتم اورژانسی شد 
وقتی وارد اتاق عمل میشی خدا خودش بهت قدرت میده من از ترس لرز کرده بودم هی میگفتم دارم میلرزم حالم خوب نیست ولی اینقد دکترای بیهوشی سرگرمم کردن ک هیچی متوجه نشدم تا بچه رو اوردن کنارم بعدشم فک کنم ارامبخش زدن چشام باز کردم تو ریکاوری بودم
                    
من خیلی میترسیدم همه ش باهام حرف میزدن دستم رو میگرفتن اخرش فکر کنم بچه دنیا اومد بهم ارامبخش زدن
اره من خیلی حالم بد بود بهم سرم وصل کردن فشارم همش میگرفتن زایمان کردم صدای بچه رو شنیدم حالم بهتر شد دکتر میخندید میگف دیدی چیزی نبود
اصلا استرس نداشته باش عزیزم سزارین همون لحظه خیلی راحته هیچی متوجه نمیشی بعدش یکم جای بخیه هات درد میکنه ک اونم ظبیعیه
اره میگن آرامبخش میزنن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین. 
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.