اینجا میام دلم برا حاملگیم تنگ میش 😭😭💔هیچی بچه اول نمیشه
بیرون از بدنم هیچ مسئولیتی نداشتم و همه چی هم تازه بود برام
😭💔یادش بخیر
هرچند یک سری ناملایمتیای اطرافیان یادم نمیره

همیشه ازبیرون غذامیگرفتم براش بمیرم الهی🫤

ولی درکل من هیچکدوم ازبارداریامودوس نداشتم چون دوتاشم مریص وزمین گیربودم
مخصوصا وقتی تودومی پسرمم مس خودم ادیت شد
انقد بهش نتونستم برسم ک کم خونی گرفت

بچه اول ی چیز دیگست😍
همسرم اینا ۳تابرادرن ی خواهر
خونوادش بچه اولشونو میزارن رو سرشون بااینک ن میادومیره ن رو نشون میده حتی زنش سالی ی بارهمون عید میاد بااینک دوسه تاکوچه اونورتر ازخونواده پدرشوهرمه🫤
یاخودم ک بچه اولم پدرمادرم خیای فرق میزارن باخواهرم بردادرم😂
من همیشه باهمسرم ک صحبت میکردم میگفتم واقعاچ کاریه بین بچه هافرق گزاشتن ومن درک نمیکردم
الان همسرم ک اینجوری میبینه من بچه اولمودوس دارم میگ اینابزرگ ک شدن نشی مس پدرمادرمن یاخودت ک بین بچه هافرق میزارن😂
میگم ن خیالت تخت

آخ آخ اونم از سمت پدر و مادر باشه
یعنی میسوزیا

من بارداری پسر اولم بیشتر یادمه تا رادمان

حق داری عزیزم
منم همین حسو دارم🫂خیلی فشار میاد جدیدا بهم