۱۰ پاسخ

دختر من من انقد این کارو کردم زانو درد شدید گرفتم الان تو بغل میخوابونم یک ساعت گریه میکنه ولی حاظر نیس خودش بخوابه

منم هنوز پسر مو باید بغل کنم رو دستم بخوابه
بدتر از این باید شیشه دهنش باشه
عید از شیر خودم گرفتم شیشه دادم بهش
حالا ول نمیکنه
اعصابشم ندارم نمیتونم ازش بگیرم
گذاشتم بخوره تا خودش ول کنه

نه عزیزم من همون نوزادیشم رو پا نمیزاشتم زیاد
الانم خیلی وقته خودش میخوابه
اینجوری که خیلی اذیت میشی کمر درد میگیری

اره پسر من یا باید رو پا تکونش بدم یا بغلم راه ببرم تا بخوابه

من تا دو سه ماه پیش عادت داشت رو تاب بخوابه سرویسم کرده بود جایی نمیتونستم برم نصف شب پا میشد میگفت بریم رو تاب بخوابم و..... یه شب تاب یه طرف باز کردم چراغ ها رو هم خاموش کردم البته از کنتر قطع کردم چون میرفت روشن میکرد خودمو شوهرم خوابیدیم گفتیم بیا دراز بکش برات قصه بگم و بخوابیم یه هفته اول سخت بود ولی الان میاد قصه میگم و میخوابه . اول خواب ظهرش اگر میتونی نخوابون یا کمش کن شب خسته باشه زودتر خواب بره . از صبح بهش نگو استرس میگیره ماشاالله دهه ۱۴۰۰ همه چی میفهمن ‌. شب شد یواشکی پات پارچه یا چسب زخم ببند بگو زخم شده نمیتونم بذارمت رو پا بیا بغلم دراز بکش اگر خواست بیاد الکی گریه کن . اگر بهونه گرفت بذار گریه کنه تحمل کن و اگر تصمیم گرفتی یه هفته سختی به جون بخر نه اینکه فردا بذاریش رو پا

من یه مدت راه میبردم وقتی ازشیرگرفته بودمش ک بخوابه بعد دیدم بدعادت شده منم کمردرد دیگ میذاشتمش رو تختش گفتم نمیبرمت دو شب بهونه گرفت و گریه کرد نبردم دیگ عادت کرد

پسر من بعد شیشه شیر وابسته قمقمه ش شده با اون آب میخوره قمقمه ضدچکه هست کم کم هم آب میاد دیگه با اون میخوابه

لیان رو پا میخابید اکثرا. من دیگ روپا میزاشتمش تکون نمیدادمش فقط کوچولو ضربه میزدمو میگفتم پام درد میاد تو سنگینی و بزرگ شدی نمیتونم. دیگ اخر خودشو انداخت رو تخت و پهلو کرد خابید🤣 الان چندماهه کنارش دراز میکشم و دوسه تا قصه میگم میخابه خودش.

نه نمیزارم چون سنگین شدن نمیشه گزاشت کمردرد میگیره آدم
یه مدت دختر من سرش میزاشت رو دستم می‌خوابید که اونم گفتم عروسک بغل کن کم کم عادتش دادم به عروسک بغل کردن دیگه تو بغلم نخوابه
کنار خودم خوابیده ولی با عروسک هاش

دختر من خودش میخابید اما یه مدته میگه لالایی بخون رو پات

سوال های مرتبط