۸ پاسخ

اما در کل از سزارین ترس نداشته باشین واقعا اونجوری سخت نیست از امپول بی حسی بگیر تا باز کردن شکم😂نگران نباشید

ماه آخر من با چه استرس سختی گذشت همش ترس سزارین داشتم ترس طبیعی خداروشکر که سزارین انتخاب کردم و منم زایمان راحتی داشتم ، دردش قابل تحمل و راحت بود بنظرم از طبیعی که خیلی راحت تره

چ خوب ایشالا منم تا پنجشنبه طاقت بیارم برم‌سزارین بشم🥲

برا هرکسی ی طوره شاید یکی طبیعی براش راحت باشه

وای چ خوب گفتی،خدا خیرت بده
بعضیا ازش غول میسازن
یکی میگه وقتی شکممو ماساژ دادن نفسم رفت
یکی میگه وقتی میخاستم راه برم‌ جونم در شد
آدم وحشت میکنه

خداروشکر که درد نداشتی
فقط اومدم بگم واققها اسم میثم خییییلی خوشگله
چون پسر خودمم دوسالشه اسمش میثمه

منم همینجوری بودم با تفاوت اینکه بیحسی بودم و پمپ درد نداشتم
زایمان عالی داشتمممم بهترین روز زندگیم بود روز بدنیا اومدن بچم😊🥹🥹

منم سزارین بودم خیلی خوب بود بر خلاف حرفای دیگران
منم ترس داشتم بعدش فهمیدم چقدر ظلم در حق اونایی ک زایمان سخت طبیعی رو ب اجبار انتخاب میکنن
برا منم عالی بود
حتی بدون کمک پا شدم بعد دوازده ساعت کارامو انجام دادم

سوال های مرتبط

مامان پسرک🩵 مامان پسرک🩵 ۶ ماهگی
پارت ۶‌
زایمان سزارین :
بردنم تو بخش و از اونجایی ک من ب دکتر از قبل گفته بودم چه قد از درد بعد بی حسی میترسم تو بخش فهمیدم بهم پمپ درد داده .
بقیه اومدن پیشم و من سر بودم . بعد از این ک سری پاهام رفت یه درد مثه پریودی خیلی کم داشتم با پمپ درد .پرستار اومد گفت میخام برات شکم بند ببندم شرت تنت کنم و پد بزارم باید شکمتو بلند کنی . این حرکتم زدم و درد انچنانی نداشت . بعدش دیگ استراحت کردم تا غروب ک گفتن پاشو راه برو 😐🤨
کم کم با پرستار بلند شدم و وایسادم . اولش درد دارید دو سع قدم ک راه برید متوجه میشید ک بهتر میشید . تند تند راه برید ک زودتر خوب شید .
من پمپ دردمم ک تموم شد هر ۶ ساعت پرستار میومد و برام شیاف میزاشت ک مثه پریودی خیلی کم درد داشتم . راستی ماساژ شکمی و برام تو بی حسی انجام دادن ک من نفهمیدم
روز بعدم خیلی راحت راه رفتم و حموم رفتم .
اینم از تجربه فوق العاده من از سزارین ک برگردم عقب باز انتخاب میکنم تو همین بیمارستان و این دکتر .
امیدوارم همتون بع سلامتی و خیلی عالی و پر از حس خوب زایمان کنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
مامان شاهان کوچولو مامان شاهان کوچولو روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان سزارین ۳
بعدش بردنم ریکاوری خیلی سرد بود ولی من هیچ دردی نداشتم و هنوز بی حس بودم پاهام عین میخ چسبیده بود زمین چون گفته بودن سرتو‌ تکون نده سر درد میشی منم تکون ندادم . من همش استرس داشتم ک الان میان شکممو ماساژ میدن همش استرس داشتم چون شنیده بودم بعد عمل شکمو ماساژ میدن ولی اصلا از این خبرا نبود ماساژ ندادن 😍دست ب شکمم نزدن بعد نیم ساعت منو اوردن بیرون ببرن بخش شوهرم و. مامانم دم در بودن با خوشحالی اومدن حال منو نینی و پرسیدن بعد رفتیم بخش پرستارا اومدن بهم دو تا شیاف زدن بهم شورت توری پوشوندن😂اسم شورت بلد نیستم پوشک زدن و رفتن من پنج شش ساعت بی حس بودم ینی‌ از ساعت ۱۰ تا ۴ عصر بی حس بودم بعدشم ک‌ بی حسیم رفت اومدن گفتن مایعات شروع کن بخور بعدشم غذا گفتم باشه چن لیوان نسکافه و چایی خوردم بعدشم اومدن گفتن راه برو بازم میترسیدم راه برم استرس داشتم اومدم پایین راه رفتم حتی ی ذره ام درد نداشتم😂مثل اینکه پریود باشی و پاشی راه بری البته اینکه من پمپ درد ام داشتم شاید بی تاثییر نیست بعد اونم ک دیگ هیچ دردی نفهمیدم فرداش ک میخواستم مرخص بشم بخیه هامو ضد اب کردن گفتن میتونی بری حموم بعد دو روز بکن چسبو بخیه هاتو هر روز بشور و بعدشم پماد بزن و داروهاتو مصرف کن گفتم باشع راستی شبش از پسرم ازمایش زردی ام گرفتن نداشت شنوایی سنجی ام‌ مشکلی نداشت بعدشم من ترخیص شدم اومدم خونه الان شش روزه زایمان کردم هیچ دردی نداشتم تو بخیه هام گاهی اوقات عین درد پریودی شاید اونم خیلی کم ولی من از پری شب یخورده سر درد میشم با اینکه سرمو تکون ندادم اونم حس میکنم از بی خوابی باشع خلاصه ک‌ عالی بود زایمانم دکترمم فاطمه مردی بود خیلی راضی ام ازش بهترین انتخاب واسه زایمان سزارینه😍