۱۸ پاسخ

❤️❤️

من که حاضرم خودم ده برابر الانم درد بکشم ولی بچم جلو چشمم باشه نه تو شکمم که نمیبینمش

منم وقتی دخترم بدنیا اومده بود به شب بیداری عادت نداشتم میگفتم ای کاش همون باردار بودم ولی الان دیگه عادت کردم با بچه خودمو هماهنگ کردم

من اصلا روز خوشی ندارم همش حالت تهوع

من تمام خستگی های و سختی های الان واقعا هزار بار ترجیح میدم به زایمان و بارداری..حداقل الان جوجم و میبینم درررررد نمیکشم.وای نه نمیخوام برگردم

من که آرزومه زودتر دخترم دنیا بیاد پاره شدم با سرکلاژ واستراحت داغون شدم

آخ گفتی من الان۳۲روز زایمان کردم روزی نیست که دلم تنگ بارداریم نشه انقدر غصه میخورم گاهش شده گریه هم کردم😔

زایمان من کابوس بود🤧 امکان نداره دلم بخواد برگردم اون روز

آره موافقم

با اینکه اصلا نمیخوام به دوران بارداری برگردم ولی حداقلش اینه که میخوابی😂😭

🥹نههه بابا لذت کجا بود همش درد استرس اصلا بارداری خوبی برام نبود
فقط دوست دارم زایمان کنم

اخخ با اینکه دهنم سرویس شده بود ولی دلم تنگ شد...خدایی اگه از اول میدونستم علکی استرس سقط و زایمان زودرس بهم دادن از درداش نمیترسیدم بیشتر لذت میبردم🥲

عزیزم بچه شماهم ب مثانه لگد میزد

😅😅نگوو
عکسای بارداریمو ک میبینم حالم بد میشه
روزای اول هم وحشتناک بود.باز الان بهتره🥹

وای حاضرم سه شبانه روز نخوابم (مثله همین روزوشبا)
ولی هم بچم بغلم باشه هم این دردارو نداشته باشم

من کلا هر دوره از زندگیمون تموم میشه دلم تنگ میشه الان ک وارد ماه نهم بارداری شدم دلم برای اوایل بارداریم تنگ شده دلم برای شکم گرد و لگدای کوچیکش تنگ میشه و همینطور دلم برای دنیای دونفرمون🥹

وای منکه اصلا نمیخام به اون روز برگردم چققققد درد داشتم🥲🥲

خواهر لذت کجا بود🚶‍♀️🚶‍♀️

سوال های مرتبط