مامانا نزدیک خونمون ی سوپر مارکتی هست می‌دونه من بچه دارم و ازدواج کردم ولی هر بار من رد میشم حتی با بچه م میبینی میگه شمارتو بده منم انگار نمیشنوم امروز دیگه رد می‌شدیم اهنگ چقدر زیبا شدی گذاشته بود و نگاه میکرد شوهرم حالا میگه چرا اینقدر نگاه میکرد بهت و آهنگ گذاشته بود داخل ماشین میدیذه اونقدر بحث درست کرده منم اومدم تو اتاق چه بگم خسته ام دردسر کجای کارم اشتباهه باید حتما فحشش میدادم تا اینجور نشه یا سکوت کنم به روی خودم نیارم

چرا تا الان مرده زنده یارو رو نیاوردی جلو چشماش در عجبم

من اگه یه نفر تو خیابون چپ نگام کنه یاهمون منظور دار دیگه رد میدم چنان قاطی میکنم طرف ناپدید میشه.. مقصر خودتی

بگیر جرش بده آبروش ببر عوضیو من ک باشم میگم این اینجور کرده

نمیدونم چرا دوره زمانه انقد خراب شده دنبال زن شوهر دار راه می افتن

میدونی این مردای هیزمیسنجن طرف سلیطه باشه نگاش نمیکنن ولی طرف خجالتی باشه ممکنه خفتش هم کنن....پس سری بعد بهش بگو بار آخرت باشه چنان آبروتو میبرم کاسبیت از اینجا جمع کنی بری

منم متاسفانه خجالتی هستم. اگر اتفاق این مدلی بیفته لال میشم هم از ترس هم از خجالت .