۹ پاسخ

خوب عزیزم این‌بی توجهی ها دلیل داره چون اکثر بچه ها اینجوری نیستن اینا یجور گنگ بودنه که فقط تو بعضی بچه ها دیده میشه…بچتون به یه بازی گیر نمیده همش ؟

مامان عزیز بیش فعالی زیر 6 سال قابل تشخیص صد در صد نیست... بعدم محیط جدید بچه کنجکاو میشه... اصلا دارو بهش نده.. خیلیییی از گفتار و کار درمان‌ها کلینیک الکی میگن تا بترسی ببری، من پسرم بردم یه کلیتیک معروف به عنوان کار درمان یه روانشناس گذاشتن جاش... من سرچ زدم دیدم اصلا کاملا غیر منطقی بودن... پس دکتر به دکتر نکن، یه کلینیک چه آنلاین چه حضوری خوب پیدا کن فقط ببر .. الان سن لجبازی هست و سر تق هستند، بازی‌ها کاربرگ ساده بکش باهاش کار کن

بچگی خودشون یادشون رفته.

حساس نباش پسر بچه ها سر ب هوا هستن کلا پسر‌منم سرش جای دیگه گزمه ولی حرف میزنم جوابمو میده ولی هوشش اوکیه نگران نباش اصلا پسرت هیچیش نیست

ببین تو خیلی این دکترا و گفتار درمان ها رو جدی گرفتی بهت حق میدم چون منم ی مدت اینطوری بودم اما دیدم هم من دارم اذیت میشم هم پسرم بخدا این بچه های ما سالمن فقط ی خورده تاخیر دارن ک اونم ب مرور درست میشن اینقد نباید زوم کنی ب بچه ات فقط باهاش تمرین کن برای حرف زدن والا گفتار درمان هم همین کارو میکنه دیگ من اصلا ندیدم ی چیز جدید ب کار ببره

زرررر زده خودت متوجه میشی بچه مشکل داره یا نه
بچه من ادم جدیدم میبینه حرف میزنه ولی اصلاا چشم تو چشمش نمیشه تا اون حالت غریبه گی کم میشه بعد یواش یواش نگاه میکنه خودتم وقتی داری یه کاری میکنی کسی باهات حرف برنه فقط جوابشو میدی زل نمیزنی تو چشمش
کاسبیه کاسبی

پسر منم وقتی بازی میکنه یا کارتون میبینه، اصلا انگار صدای مارو نمیشنوه.اصلنا. ولی طبیعیه

پسرتون در چه حد حرف میزنه

عزیزم پسرت چیزیش ن صب کن بزرگ بشه ببین چ آقای میشه برات اون وقت ب این روزا میخندی🤭

سوال های مرتبط

مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
امروز اولین روز مهد پسرم بود ، بدون من که نموند من تمام سه ساعت رو کنارش بودم ، بعد خجالت میکشید اصلا حرف نمیزد یا اگر حرف میزد خیلی آروم پیش من حرف میزد که مربیشون اصلا صدای اینو تو این همه بچه نمیشنید ، بعد بچه ها چون این از همه کوچیک تر بود و خجالت میکشید و حرف نمیزد یکیشون که خیلی بی ادب بود هی میگفت من از این خوشم نمیاد پیش من نشینه بقیه هم به تبع اون همین حرف رو زدن ، وای داشتم سکته میکردم همونجا گریه ام ولی خودمو جمع کردم ، نسبت به پارسال که یه بار بردمش اصلا نمیموند میرفت فقط بازی ایندفه مینشست و توجه اش بیشتر بود اما مثلا مربی میگفت رنگ کن رنگ نمیکرد ، از یه طرف از این خوشحالم که اینقد این سه ساعت همکاری کرد و نشست از طرفی از اون حرفای بچه ها به شدت دلم شکسته و آخرشم مربیش گفت پسرت حرف نمیزنه ؟ گفتم حرف میزنه ولی اینجا خجالت میکشه ، اونجا بچه ها رو نگاه میکرد ولی با هیچ کدوم سعی نکرد دوست بچه ولی اومدم خونه با بچه های همسایمون کلی بازی کرد ، خدایا خودت کمکم کن پسرم رو راه بندازم خیلی سخته از طرفی از نطر روحی خودت داغون باشی و کلی دلشوره که یعنی همه چی درست میشه ؟ از طرفی باید محکم پشت بچه ات باشی ...