سلام
طبق تاپیک قبل ک هی پشت تلفن میگفت ب سلین یاد بده من گفتم ب وقتش یاد میگیره دعوا کردیم پشت تلفن هر چی ار دهنش در اومد گفت این ب کنار

حالا آقا قهر کرده انگار
سلین حرف رد باهاش گفت ب مامان بگو پاسپورتم بزاره رو اپن سلینم گفت اون گفت بزار
حالا احتمال خیلی زیاد هس تا استانبول بره پیش دوستش
ولی باز نمیدونم
ب شوهرم اعتماد دارم میگم تنها بره پشت من حرف میزنن دیگران ک چرا گذاشتی رفت یا چی
دو سه روزه میره بازم میگم نا مشخص کی بره هنور هیچی نگفته
من بهش چی بگم

سعیده دو گ روبیکا

سعیده ابجی شوهرت ادم خوبی بنظر میرسه ولی انگار بهونه کرده حروف الفبا تا ترکیه!
خب اگ دوس داره ی سفر مجردی بره رک بگه بنظرم. بازم شاید من اشتباه میکنم کاش باهم حرف میزدین

کلا مردا آنورمالن همیشه ما خانما بهشون بدهکاریم
سعیده باید یه ذوزنقه بیام اینجا تعریف کنم تو این یکسال به من چیا گذشته و با من چه کردند

بگوباشه مرداحرف میزنن دیگه