۱۱ پاسخ

میدونی عزیزم من بعد 13سال زندگی فهمیدم که نباید مشکلاتی که تو خانواده شوهر پیش میاد رو به شوهر گفت
هیچ وقت تو خونه بدشونو نگو همیشه از خوبیشون بگو کلی تعریفشون کن اینجوری شوهرت بیشتر دوست دارع
و اما خانواده شوهر وقتی ناراحتت میکنن درجا و با سیاست و با ادب جوابشونو بذار کف دستشون هم دلت خنک میشه هم خودخوری نمیکنی که وای چرا چیزی نگفتم چرا همسرم ازم دفاع نکرد
اینجوری پیش بری خیلی خوبه
اوناهم بیان بگن اره زنت جواب گفته یا بی احترامی کرده همسرت هیچ وقت حرفشونو قبول نمیکنه😁

چقد بیشعوره شوهرت
دقت کردین عروسایی که بیشتر به مادرشوهر میرسن بیشترین ضربه رو میخورن؟

خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند
مقصرش فقط و فقط و خودتی ک جایگاه عروس بودنت رو پایین اوردی من تو زندگیتون نیستم شرایطت رو نمیدونم ولی خودت با خودت کردی احترام گذاشتن و کمک کردن یه چسز بقول خودت ببیشید کلفتی یه چیز کاملا متفاوت و تا خودت نخای و برای خودت احترام قاعل نشی هیچی درست نمیشه تا بدترازین نشده بفکر خودت باش

اگه خواهر داره به شوهر خواهراش بفهمون که اینجا تو زندگی الوویت مادره و خواهره بعد همسر
که زندگی خواهرشم مثه زندگی خودت بشه😁😁

خواهر هرچی دلسوزی کنی برعکس جاش ک و نت میسوزه
دلت واسه ننش نسوزه اینجور آدما لیاقت احترام و محبت و ندارن
ب شوهرت بگو بی چشم و رو من نباشم همون ننت یک هفته نگهت نمیداره

شوهر من مامانشو خواهراشو دوس داره ها ولی تا من نگم یادشون نمیوفته تو ی حیاطیم با پدرشوهرم اینا ی ماهی ی بارم نمیره 😐😑من خودم التماس میکنم برو اونجا غذا بخور😒
ولی همیشه میگ اولویت من زن و بچمه 🥹

دقیقا شوهرمنم همهیشه اولویتش ملدرشوخواهراش نه زن بچش این موضوع خیلی اذیتم میکنه دوس دارم جداشم بچم توگلوم ازاونورم پول ندارم

خاک توسر اون مادری که همچین پسری تربیت کرده انداخته بجون دختر مردم خب چرا زن میگیرن براشون نگهدارن پیش خودشون پسراشون دیگه

یچیز بهت بگم الویت واسه خیلیا مادره ادم هست
چون شوهر راحت گیر میاد
و زن راحت گیر میاد یکی دیگه ادم بگیره

ولی مادر دوباره نمونش گیر نمیاد مادر تکه
تو هم باید سعی کنی با این موضوع کنار بیای و به مادرش احترام بزاری تا شوهرت هواتو داشته باشه و دوستت داشته باشه
در غیر اینصورت به مادرش اگه بی احترامی کنی اونم ازت دلخور میشه و لجبازی بیشتر باهات میکنه

ببخشید این مدل آقایون برا ور دل ننه شون خوبن، از مرد بودن فقط نر بودنش رو یاد گرفتن وگرنه هم احترام مادر واجبه هم همسر.

چ بد. ادم حرصش میگیره

سوال های مرتبط

مامان آوا جون ❤️ مامان آوا جون ❤️ ۱۶ ماهگی
مامانا تو رو خدا کمکم کنید
خیلی تو شرایط بدی هستم
نمی‌دونم از کدوم مشکلاتم بگم
مامان و بابام تصادف کردن مامانم لگنش در اومده ترک برداشته بنده خدا رو تخت هست فعلا ...
دخترم لب به هیچ غذایی نمیزنه پانزده روز پیش مامانم بودم تا اذان صبح کار. میکردم که همه چی رو براه باشه ولی تو این مدت به شدت دخترم بد غذا شده قبل که بد غذا بود الان افتضاح شده شیر هم لب نمیزنه
فکر کنم بین ۸تا ۸٫۵کیلو مونده دوازده تیر یکسال تمام میشه
از این ور هم شوهرم همش بهم ایراد میگیره همش دعوا بحث
خودم به شدت مریض شدم از لحاظ روحی حتی حوصله خوردن قرص های ارامبخشم رو هم ندارم
خونه زندگیم داغونه تو این دوازده روز شوهرم حتی یه قاشق رو جا به جا و مرتب نکرده
خودم وسواس گرفتم
دخترم اصلا یه لحظه از من جدا نمیشه
با تمام وجودم خسته ام
هر روز به خودم فحش میدم خودمو کتک میزنم گریه میکنم 😭😭😭😭😭
اینم از شرایط کشور ....
فردا پس فردا هم باید برم سر کار ...
من خیلی آدم ضعیفی شدم خیلی زیاد کم آوردم کم .‌‌‌‌‌....
کمکم کنید خدا می‌دونه همین ها رو هم با اشک دارم براتون می‌نویسم