۵ پاسخ

مشکل منم هست دخترم ۱۰ سالشه پسرم ۱۱ ماهه دخارم خیلی عصبی لجباز شده وهمش میگه تو به من نمیرسی درصورتی که مدام درگیر اونم هستم!!!

دقیقا خاهر احساس کردم خودم تایپک گذاشتم منم همین وضعیتو دارم بزرگه ۹سالشه خیلی سروصدا میکنه کوچیکه هم ازش یادگرفته دیگه اعصاب برام نمونده هی میگم براش وقت میزارم ولی مگ وقتی میمنه

لجبازی و داد و بیداد یعنی مامان بابا من توجه می‌خوام من ناراحتم دلم بغل میخواد دلم میخواد تنهایی مثل قبل وقت بگذرونیم حتی شده تیم ساعت فوتبال بازی کردن نمی‌دونم دوچرخه سواری کردن هر چیزی که علاقه داره اون توجه میخواد مامان جونش

بهترین راه توجه و محبته فریاد زدن نشانه این هست که بهش توجه بشه تعریف تمجید ا

اون توجه بیشتری نسبت به قبل میخواد شما هم ذاتا نمیتونید مثل قبل براش وقت بزارید اینجوری به مشکل میخورید،هرچقد بیشتر باهاش بدرفتاری کنی همونقد اوضاع بدتر میشه،سر چیزای حیاتی باهاش بحث کن،لباس و اینجور چیزا اهمیت نداره

سوال های مرتبط

مامان دلین مامان دلین ۹ ماهگی
چند روزه متوجه شدیم عروس خالم پسرش ۲ ساله نشده ۴ ماهه بارداره
البته جسه و هیکل درشت داره از منم یه ۳ یا ۴ سالی کوچیکتره از وقتی همه فهمیدن مامانمو شوهرم میگن دختر توام بزرکتر شد یکی دیگه بیار تفاوت سنیشون کمتر باشه هردوتاشونو باهم بزرگ کن قبل به دنیااومدن دلین دلم میخواس ۴ تا بچه داشته باشم ولی اینقدر ک دلین اذیتم کرده هرکی بم میگه میگم همین یکی بسه شوهرم هر گلی میخواد بزنه به سره همین یکی بزنه هرچی داره و‌نداره برا دلین باشه دلم بچه دیگه میخواد چون بچم تنهاس وقتی از صب تا شب با منه باباش ک میاد خونه یه عالم‌ذوق میکنه بااینکه همش من باهاش بازی میکنم شعر میخونم یا مامان بابام میان خونمون کلی ذوق میکنه دست میزنه دلبری میکنه براشون ولی فکرشو ک میکنم دلم میخواد بشینم گریه کنم این مدت هم یکسره خونه مامانم بودم چون تنهایی نمیتونسم از پس دلین بربیام غیر از اون صدای جیغ دلینا میاد عصبی میشم باهمه بد حرف میزنم حتی از وقتی دلین به دنیااومده فاصله رابطه نزدیکی کردنم و حسیم به شوهرم خیلی بد شده حسی به شوهرم دیگه ندارم و حتی ازش بدم اومده بااینکه خیلی کمک حالم بوده تو این مدت خونه تکونی کرده برام هرکاری ک خوشحالم کرده انجام داده با اون خستگیش هرکار گفتم انجام داده از خودش و شکمش میزنه بخاطر من خیلی کارا کرده برا ارامشم ولی دست خودم نیس خیلی وقتا باهاش بد رفتاری کردم دلم براش میسوزه اما چیکا کنم هر دفه میاد سمتم خودمو با یه چی دیگه سرگرم میکنم یا میاد بغلم میکنه حس بد دارم بش جوری ک دلم میخواد خودمو از بغلش بکشم تا میبینه دلین خوابه میگه بیا بغلم من هی میگم خستم و واقعا هم خستم حوصله ندارم دلم میخواد تنها باشم بدون دلینو شوهرم
دلم میخواد برم تور برم سفر با دوستام