بچه ها طبق تایپیک قبلی ک گذاشتم من واقعا نمیتونم ساکت بمونم
ب خودم بی حرمتی میشد شاید ولی ب مادرم اصلاااا
مادرشوهرم هیئت میره دلم میخواد برم مثل خودش آبرو ریزی کنم
یا برم در خونش
نمیدونم واقعا

ولش کن بخاطر همسرت
منم خیلی کشیدم از دست قوم الظالمین خدانگذره ازشون

دختر منم وقتی به دنیا اومد پدرشوهرم نیومد مادرشوهرمم از سراجبار اومد یکسره می‌گفت نمیتونیم بیایم همسر منم شنید ناراحت شد دید ناراحت شده اومد اونم دست خالی نه گلی نه شیرینی هیچی
مادرشوهر من خالمه
بعد چندماه رفتیم شهرستان یه حرفی زد منم از دستش ناراحت بودم یکم جیغ و داد کردم بعد اونم نه زنگی زدم نه دیدمش شهرستانه
به نظرم ولش کن دیگه وقتی باهاش قطع رابطه کردی نیاز نیست هی همش بزنی از اول هر کس با رفتارش شعورشو نشون میده

وای خدایااا چرااینجوریه درکش نمیکنم اگ شوهرت طرف توئه واحترام میزار ب نظرت ولش کن اهمیت ند بهش اینجوری بیشتر کونش میسوزه

منم دیدم نبود اما اینجور مواقع معمولآ من خودمو وارد نمیکنم با شوهرم صحبت میکنم که اون صحبت کنه و برعکس خانواده من باشه خودم وارد میشم

چی شده مگه چیزی نبود انگار پاک کردی قبلی رو