پارت دوازدهم
علی چهار ماهه بود که از کله صب نق میزد حال ندار بود ساعت ۵صب شیرش دادم یاز نق میزد ۸صب اوردمش تو هال همین ک اوردم شیری ک خورده بود رو اورد بالا شیر سه ساعت پیش انگارهمین الان خورده هضم نشده
خیلی نگران شدم هی گریه میکرد شیر نمیخورد اوق میزد پاهاش قرمز و تب دار بود ولی بدنش نه پارکید دادم اورد بالا ضد تهوع دادم اورد بالا دیگه هیچی تو شکمش نبود زرد اب میاورد بالا نگران بودم مامانم گفت ببر دکتر رفتیم دکتر تا اوضیح دادم و شرح حال دادم مشکلاتشو گفت عکس از شکم بگیرید
ناگفته نمونه دسر من پرده دیافراگمش مصنوعیه دوماهی ی بار چکاپ میشه تا ببینن اوکیه یانه و بعله تو عکس نشون دادقسمتی از روده ها اومدن قفسه سینه سریع ارجاع داد بیمارستان همیشگی دکترشم تلفنی دستور کارا رو داد
معدشو تخلیه کردن رگم نتونسن بگیرن از دیتش از کشاله رون گرفتن
رگ مرکزی ک‌نیتقیم ب قلب وصله سری قبل از گردنش گرفتن ولی اون دیگه جواب نمیداد بچم جلوی من گریه میکرد جیغا میزد کاری ازم برنمیومد شرایط خیلی بحرانی بودفردا بستری شدنش دکتر جراحیش کرد دم اتاق عمل بهمون گفت جراحی سختی و فک نکنم برگرده
خدایااا این چه امتحانی بود حالا که عادت کردم بهش شیرینیش بهم چسبیده خدایا از رحمتت ناامید نیسم باززتگ زدم امام رضا باز نذر کردم
سری قبل نذر کردم تلهروقت زندم عید غدیر ۱۱۰بسته شکلات بدم مردم به نیت حضرت علی
حالا نظرم سنگین تر شد گفتم یاامام زمان پسرم نذر شما
عمل دوساعت طول کشید مردم و زنده شدم ولی خداروشکر بخیر گذشت عمل خوب بود
پایین تر از شونه پسرمو برش دادن برای جراحی ی هفته picuبستری بود
نمیزاشتن پیشش بمونم روزی رب ساعت میدیدمش دو روز زیر دستگا تنفس بود اخ از اون روزا

همینجور داره اشکام میاد

بمیرم برای دلت عزیزم 💔

بمیرم برات چقد سختی کشیدی.چقد اون طفل معصوم اذیت شده😭

تو نمونه یه مادر قوی بودی وازتو قویتر این فرشته ی پاک و معصومت بوده قربون خدا برم که اگه چیزی وبخواد هیچ کس جلودارش نیست فقط میتونم دربرابر این همه سختی ایستاده برات کف بزنم

عزیزم ماشالله چقدر ناز و معصومه
خدا حفظش کنه برات انشالله که اینبار هم به سلامت همه چیز تموم میشه و دیگه عمل آخره و پسرت صحیح و سالم کنارت قرار میگیره♥️🍀⚘️

از ناراحتی خوابم نمیبره

😔😔😔

چه روزایی کشیدی دختر، خدا تو مادر شجاع و پسر قویتو حفظ کنه ❤️

خب بقیش

🥺وای خدا دورت بگردم منکه مردم چقدر سختی کشیده