۶ پاسخ

پسرمن نگاه میکردمن نمیدادم باباش میومدمیگرفت دوشب خواب بددیده منم گفتم بخاطرکارتون گوشی نگاه نکن الان دوروزنگاه نمیکنه

همه بازی ها رو پاک کن و گوشی تو خاموش کن
بده دستش
وقتی ببینه خاموش هست بیخیال میشه

بهترین راه حلش حذف گوشی تو خونتونه پسر منم مدتی بود گوشی بازی می‌کرد من کلا گوشیمو قائم کردم گفتم من چون چشمم درد میگیره بابا برده سرکار ، یه بار میگم خراب بود بابا برده درست کنه، یه بار میگم خاموشه چند روز اینطوری کردم کلا یادش رفت، جلوی چشمش باشه میخواد ولی اگه میخوایم اصلا سراغ گوشی نداره باید بازی ها و فعالیت های جذاب تر از گوشی باهاشون انجام بدیم که دیگه خودش دوست نداشته باشه گوشی دستش بگیره

من گوشیمو شارژر نمیکردم چند درصد که داشت میگفت گوشی بهش میدادم سریع خاموش میشه مجبور بده بعدش دیگه از سرش افتاد

اگر تو گوشیت بازی نصب شده همه بازی ها رو حذف کن خودتم به هیچوجه جلو بچه گوشی بازی نکن موقعی که خوابه برو تو گوشیت یه چیزی رو جایگزین گوشی کن مثل نقاشی و رنگ آمیزی یا یه بازی هیجان انگیز و جالب که اصلا گوشی رو فراموش کنه

آروم آروم ازش بگیر اگ روزی یکساعت میگیره دیگ روزی مثلا نیم ساعت بهش بده تا کم کم کلا ازش بگیری سعی کن وقتی میگ گوشی سرگرمش کنی و اصن جلو چشماش نباشه

سوال های مرتبط

مامان باران و ستاره مامان باران و ستاره ۴ سالگی
زمان خواب؛ یک چالش بزرگ هر روزه

«یک داستان دیگه می‌گی لطفاً؟
فقط یه کتاب دیگه بخون
من تشنمه، آب می‌خوام
من از تنهایی می‌ترسم
میشه پیشم بمونی؟
یه سوال دیگه بپرسم؟»

و چه تضاد بزرگی بین دو نیاز:
مادری که نیاز به فاصله، تنهایی و استراحت دارد
و کودکی که نیاز به اتصال، امنیت و آرام شدن دارد.
والدی که آرزو می‌کند کاری نداشته باشد و آرام دراز بکشد،
و کودکی که آرزو دارد زندگی ادامه داشته باشد و مجبور نباشد با امروز خداحافظی کند.
و چقدر هر دو حق دارند.

کودک، با زبان کودکانه‌اش می‌گوید:
«قبل از اینکه چشم‌هامو ببندم، باید مطمئن بشم دنیام امنه.»
و والد، با تمام خستگی‌اش، در دل زمزمه می‌کند:
«قبل از اینکه چشم‌هامو ببندم، فقط می‌خوام کسی چند دقیقه کاری با من نداشته باشه.»

باید راهی پیدا کرد که نه والدین فرسوده شوند،
و هم کودک آرام بگیرد و آماده شود با امروز خداحافظی کند.
و هر شب بعد از خوابیدنش آرزو نکنید:
کاش بهتر رفتار می‌کردم
کاش انقدر سخت نبود.
ادامه در کامنت
مامان باران و ستاره مامان باران و ستاره ۴ سالگی
بازی «نقشه گنجِ احساسات»

مناسب برای: سنین ۴ تا ۱۰ سال

روش اجرا:
• به فرزندتان بگویید: «بیا با هم نقشه گنج درست کنیم. اما این گنج، حس خوبیه که الان گم شده.»
• یک نقشه ساده روی کاغذ بکشید. مثلاً خانه، درخت، رودخانه، یا یک غار کوچک.
• در بخش‌های مختلف نقشه، نقاطی بگذارید که باید از آن‌ها عبور کنند. برای هر نقطه یک تمرین ساده بگذارید. مثلاً:
• کنار درخت: «یک نفس عمیق بکش»
• نزدیک غار: «اسم سه چیزی رو بگو که الان دوست داری»
• روی پل: «یکی از صداهای آرامی که بلدی رو در گوشم زمزمه کن»
• در پایان، به «گنج» می‌رسند: مثلاً یک آغوش، یک جمله آرام‌بخش، یا حتی یک خوراکی کوچک

چرا این بازی مفید است؟
• نقشه کشیدن و خیال‌پردازی، مغز را از حالت اضطراری خارج می‌کند
• هر مرحله از بازی، یک تمرین تنظیم هیجان است
• پایان بازی با گنجی ملموس (آغوش یا جمله محبت‌آمیز) سیستم عصبی را آرام می‌کند

اگر فرزندتان علاقه‌مند به کارتون یا شخصیت‌های خاص است، می‌توان این بازی را با آن شخصیت‌ها هم طراحی کرد.