سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن ۷ ماهگی
تجربه واکسن دوماهگی... شب قبل از واکسن تجربه ی مامانا رو تو گهواره میخوندم ترسیده بودم ،از استرس معده درد عصبی شدم ☹️ نگران بی قراری موقع واکسن و تب بعد از واکسیناسیون بودم... اما خدارو شکر موقع واکسن خیلی گریه نکرد و بعد از اونم اونقدر که فکر میکردم‌ وحشتناک نبود...
اما کارایی که کردم و تجربه ام... روز قبل از واکسن بردمش حموم شبم زود خوابش کردم قنداق کردم که راحت بخوابه و روز واکسن کم خوابی نداشته باشه. روز واکسن قبل از رفتن بهش شیر دادم ،پوشکشو عوض کردم و مرتبش کردم،تو مسیر استامینوفن خریدم ،قبل رفتن شیر دوشیدم و شیشه رو همراهم گذاشتم ، بعد از واکسن با بغل و شیر سریع آروم شد،وقتی اومدم خونه مامانم رو پا تکونش میداد و منم کمپرس سرد میذاشتم‌رو پاش ،خوابید و بعد از ۲ ساعت بیدار شد و گریه هاش شروع شد... پاشو که تکون میداد درد اذیتش میکرد ،با بغل و تکون رو پا اروم تر میشد،فقط ۴ ساعت بی‌قراری کرد بعدش دیگع راحت خوابید،تو اون ۴ ساعت شیر هم نمی‌خورد دیگه الان اوکی شده.کمپرس سرد هم مرتب استفاده کردم. ایشالله تا فردا خوب خوب شه☹️❤️
مامان آریا 👶🏻🩵 مامان آریا 👶🏻🩵 ۸ ماهگی
تجربه من از واکسن دو ماهگی آریا 👶💉

صبح شنبه آریا رو بردم برای واکسن دو ماهگیش. شب قبلش حسابی حمومش کردم 🛁 چون می‌دونستم تا ۳ روز بعدش نباید حموم بره.
راستش چون نمی‌دونستم واکسن خوراکی رو دارن یا نه، قبلش بهش استامینوفن ندادم.

دو تا تزریقی بود 💉💉، دو تا هم خوراکی، که متأسفانه یکی از خوراکی‌هاش موجود نبود 🚫🍬

موقع واکسن زدن من اصلاً دلم طاقت نداشت برم تو 💔😢 مادرشوهرم رفت و پاهاشو نگه داشت.
تا زدند، جیغ زد 😭 ولی خب سریع تموم شد. اومدیم خونه، بهش استامینوفن دادم (بر اساس وزنش، دو برابر) و خوابید 😴🍼

برای درد پاهاش، هر دو ساعت کمپرس سرد گذاشتم ❄️ و استامینوفن رو هم هر ۴ ساعت دادم.
اولش خیلی اذیت نشد، ولی چند ساعت بعد دماش رفت بالا 🌡️ که با پاشویه آرومش کردم.
یه بادی نخی تنش کردم که گرماش بالا نره 👕

شبش اما خیلی بی‌قرار بود 😫 همش تو خواب زور می‌زد، می‌پیچید و گریه می‌کرد 😢
فهمیدم دلیلش قطره خوراکی فلج اطفاله که دل‌درد میاره 🤦‍♀️💊

روز دوم فقط کمپرس گرم گذاشتم ♨️ و هر ۶ ساعت یه‌بار قطره استامینوفن دادم.
ولی درد پاش بیشتر شده بود، تا می‌ذاشتمش زمین جیغ می‌زد 😭
همش بغلش می‌کردم، راه می‌رفتم دور خونه که آروم شه 🤱💞

امروز که روز سومه، خدا رو شکر یه کم بهتره 🙏🥹
هنوز یه کوچولو بی‌قراره ولی اون گریه‌ها و تب رو نداره دیگه 💗

مامانا اگه تازه قراره ببرین کوچولوتونو برای واکسن دو ماهگی، فقط خواستم بگم:
تا می‌تونین آروم باشین، چون بچه‌هاتون همه حس‌تونو می‌فهمن 💕
و اینکه بدونین، می‌گذره... سخت ولی قابل تحمل 😌🌈
مامان 𝑵𝒊𝒉𝒂𝒏✨🫀 مامان 𝑵𝒊𝒉𝒂𝒏✨🫀 ۸ ماهگی
بالاخره واکسن دو ماهگی🍼🩷
تجربه‌های مامان‌های گهواره که انجام دادم شاید به دردتون بخوره


✨ شب قبلش نی نی رو حتماً حمام ببریم که تا سه روز بهتره حمام نره

✨ دو ساعت قبل واکسن من بهش قطره استامینوفن پاراکید دو برابر وزنش دادم که کمتر درد بکشه بعضیا میگن ممکنه حساسیت نشون بده اما دکتر و بهداشت گفتن من ای نداره و اختیاری هست
✨ لباس هم سعی کنید زیر دکمه برشون کنید هم هوا گرمه و هم موقع زدن واکسن اذیت نمی‌شن

✨ بعد از واکسن هم هر چهار ساعت دو برابر وزنش بهش قطره استامینوفن بدین در طول ۲۴ ساعت بیشتر از ۵ بار نباید بهش قطره بدین

✨ بعدش هم برای اینکه پاهاشون رو تکون ندن اذیت نشن پاهاشون رو قنداق کنین کل بدن نه چون هوا گرمه و ممکنه تبشون بالا بره

✨ ۱۲ ساعت اول کمپرس آب سرد و ۱۲ ساعت دوم کمپرس آب گرم روی دو تا پاهاشون که واکسن زدین بزنن که جای واکسن رقیق بشه و سفت نشه

✨ تبشون رو هم هر دو ساعت چک کنین بالای ۳۸ درجه نباشه اگر بود درمانگاه ببرید
اینم تجربه من بود نیهان دو ساعت بعد واکسن خیلی گریه کرد و اذیت کرد اما استامینوفن که دادم الان راحت‌تره و گیجه و می‌خوابه 🥲🤍
مامان نیکان🩵✨️ مامان نیکان🩵✨️ ۵ ماهگی
⭕️تجربه من از واکسن دوماهگی⭕️
روز قبل واکسن پسری بردیم حموم
صبح روز واکسن قبل تعویضش شستمش (به هوای اینکه حداقل۲۴ ساعت اول نشورمش)
بهش شیر دادم و راهی شدیم
موقع واکسن زدن گریه شدید کرد ولی زود آروم شد
وقتی برگشتیم بلافاصله این کمپرس‌های یخ رو دورش پارچه نخی پیچیدم و روی جای واکسنش گذاشتم
قطره پاراکید دادم هم وزن خودش روز اول هر ۴ ساعت فرداش هر ۶ ساعت
پاهاش رو با یه پارچه نخی آروم بستم از تقریبا بالای زانوش به پایین که تکون نده (این تقریبا الکی بود و زودی بازش کردم چون تکون میداد پاهاشو و درمیورد از پارچه)
قطره بایولاکت هم بهش دادم که گوارشش اوکی باشه و نخواد زور بزنه
با همه این تفاسیر تقریبا ۳ ساعت بعد واکسن به طور وحشتناکی شروع کرد به گریه کردن (تا حالا اینجوری گریه نکرده بود) و برای اولین بار اشکش اومد و من دلم کباب شد و همراه باهاش گریه میکردم🫠
تقریبا یک ربع طول کشید ولی خیلی بد بود
خداروشکر تا وقت بعدی قطرش چیزی نمونده بود و تا اون زمان برسه همسرم بغلش کرد و راه بردش و آروم شد تو بغلش
تبشم تند و تند چک می‌کردم و یک لحظه به ۳۸.۴ رسید که زودی پاشویش کردم با آب ولرم و روی دست و سینش هم پارچه نمدار (با آب ولرم) گذاشتم و زودی اومد پایین
دیگه اونجوری گریه نکرد اما بیدار بودنی نق میزد و تو خواب ناله میکرد🥲💔
دیگه تا صبح با همسرم شیفتی بیدار بودیم و تبش رو چک کردیم و خداروشکر اوکی بود و نهایتش ۳۷ و خورده‌ای بود
فرداش کیسه آب گرم گذاشتم روی پاهاش
بنظرم مرتب قطره دادن خیلی تاثیر داره
البته بازم بچه‌ به بچه فرق داره
در کل برای ما بخیر گذشت شکر خدا🤲🏻✨️