۵ پاسخ

دقیقا 🤌🤌🤌

آره والا مخصوص پریودم باشی

گل گفتین

خدا کنه مادر سالم باشه اشکالی نداره کار کنه و دیده نشه
اینو منی میگم که کرونا گرفتم و پریود شدم
خونه زندگیم یه وضعیت داغونی داره که قابل وصف نیست منتظرم سلامتیم برگرده تا همه جا تمیز کنم

واقعااااااا تموممممم نمیشه لامصب

سوال های مرتبط

مامان یا زینب س مامان یا زینب س ۲ سالگی
اومدم تجربه ی از پوشک گرفتنم‌و‌بگم‌پسرم بیمارستان بستری شد چند روز قبل از پوشک گرفتن براش قصه گفتم که نی نی ها از یه سنی دیگه پوشک نمی بندن خواستم الانا بگیرمش ولی یه روز بیدار شد گفت پوشک نذار انقدر قصه تو بچه ها موثره
اولش هر یه ربع بردمش روز دوم نیم ساعت روز سوم هر یک ساعت تا دوهفته هر یک ساعت می بردمش
بد قلقی داشت سختی داشت جیش روی فرش زد
فقط ۶ماه قبل از پوشک گرفتن شیها تو پوشکش جیش‌نمی کرد تا همین دوهفته پیش یه شب تو خواب جیش کرد پیش میاد خب بچه ن دیگه
گریه میکرد جیش نمی کنم منم سخت نمی گرفتم
تا ۱۰ شب اول شبها با اینکه میذونستم جیش نمیکنه پوشکش میکردم چون یه دختر ۱۳ماهه داشتم و تازه اسباب کشی کرده‌بودم خونه تمیز نمیز بود تا دوروز بشوربشور داشتم تا چند‌وقتم‌تو‌لباسش پی پی می کرد
متوجه شدم هروقت می خواد پی پی کنه میره پشت مبل یا پشت در
منم بردمش دستشویی برقا رو روشن نکردم پی پی کرد اوایل اینطوری گذشت تا الان براش عادی شد
مامان آقا نویان مامان آقا نویان ۳ سالگی
سلام مامانای گل. خدا قوت. می دونم نق زدن اذیتتون می کنه ها، ولی واقعا کلافه شدم. پسرم تا خرداد ماه خیلی بهتر بود. حداقل نیم ساعت چهل دقیقه خودش بازی می کرد. از بعد سی ماهگی جونمو به لبم رسونده. روزی سه ساعت چهارساعتم باهاش بازی کنم، باز ولم نمی کنه بره ده دقیقه خودش بازی کنه. یه سره ازم اویزونه. با گریه بیدار می شه. با گریه غذا می خوره. تا از اسفند که شیرشو قطع کرده بودم تازه یه مقدار میل به غذا پیدا کرده بود. از اردیبهشت دیگه نمی ذاشت من بهش غذا بدم. انقد تمیز خودش می خورد کیف می کردم. الان دست به قاشق نمی زنه یک ماه و نیمه. تا سفره بیاد گریه آقا واسه نخوردن شروع می شه. خونه مامانم اینا میام بدتر می کنه. انقد بهشون بداخلاقی می کنه لگد می زنه دلم براشون می سوزه. انقد بهش محبت می کنن. نزدیکش نمی شن که غریبی نکنه. در صورتی که وقتی با اونا بود قبلا، اسم منو نمی آورد. با مامانم بازی می کرد. با بابام بازی می کرد. الان یا به من چسبیده یا در طی روز داره برا باباش گریه می کنه. باباشم که دیر وقت میاد. کلافه م. حتی وقتی دلم گرفته نمی تونم دو دقیقه بشینم گریه کنم. حتی دستشویی. انقد دستشویی نرفتم تنبلی مثانه شدید گرفتم ببخشید اصلا ادرارمو حس نمی کنم. نمی دونم چرا بزرگتر شد بدتر شد. انقدم پرخاشگر شده. اصلا هل دادن بلد نبود. لگد زدن بلد نبود‌ الان تو پارک هل می ده. کسی بخواد زودتر سوار سرسره شه لگد می زنه. پریروز که دستشو گرفتم گفتم چون اینکارو کردی باید بریم خونه. و رفتم از پارک. کتاب دست برا زدن نیست می خونم. داستان می گم که اینکارا خوب نیست. اصلا یه چالش عجیبی شده که تمومی نداره😭😭😭😭😭