درد و دل:
هیچوقت با خودم فکر این روزارو نمیکردم دختری که همش آزادانه به فکر خوش گذرونی بود دختری که سرشو انداخته بود پایین هم کار میکرد هم دانشگاهشو میرفت هم تفریحشو میکرد ناشکری نمیکنم همه اینا به انتخاب خودم بوده تک تکشون ولی بعضی وقتا مثل امروز کم میارم…ولی بازم تو اوج کم اوردن خداروشکر میکنم خدایا شکرت بابت این فرشته پاک و معصوم خودت بهم صبر و قوت بده🥲🫠❤️‍🩹

دماغش چرا زخم شده

من همین الانشم این فکرا میاد سراغم خصوصا شبا دلم برای خود قبلیم تنگ میشه برای ازادی ک داشتم واسه وقت زیادی ک براخودم میزاشتم
ولی خداروشکر میکنم صبا ک بیدار میشم کنارم‌میبینمش خیلی حس خوبی دارم
تنهای تنهام تویه شهرغریب باخودم میگم همدم تنهاییامه یروزی وبشدت منتظر اون روز میمونم ک باهم بشینیم چای بخوریم و مادر دختری صحبت کنیم

میفهمم حالتو
ولی میگذره
دعا کن با خاطرات خوش برات بگذره الهی

این روزا هم میگذره گلم
کمک نداری نزدیکت مثل مامانت
از کدوم شهری ؟ آخه همسر من اردبیلیه

منم گاهی حس میکنم کم اوردم طبیعی هست تازه من بعل ۴۰ میرم خونم وای به حالمه تنهام .

عزیزم😔
آخه توی سخت ترین مرحله ای واقعا
هم بچه تند تند بیداره هم هورمونات بهم ریخته هم چسبیده به آدم همش
خوابش تا حدود ۳ ماهگی دیگه ۴ ۵ ساعت یکسره میشه خیلی خوابت بهتر میشه
بعد از ۶ ماهگی هم خیلی سرگرم میشه و روی زمین بیشتر میمونه باز راحت میشه
بعد یکسالگیم که راه میفته اصلااااا خیلیییییی خوبه دیگه سخت نیست واقعا
فقط بدون گذراست و زودی میگذره، تحمل کن❤️

یکم دیگه تحمل کن خوب میشه.دختر منم خیلی نا ارومه.ولی از اوایل و یک ماهگیش بهتره.بزرگتر مشه بهتر میشه متوجه میشم.