خانما من انگار افسردکی دارم کلا خیلی بدبینم بعدم کلا فوبیای مریضی بچهه هامو دارم خودمم دیسک گردن دارم پسرم مریض شده بود فقط بینیش گرفتع بود و گوشاش سه شب گف باید بغلت بخوابونی پسر بزرگم با این گردنم دارو میدم مریض شدنی یا بالا میارن یا میریزن زمین نمیخورن امپول نمیزنن کلا کم اوردم خستم از همه چی نمیدونم چیکار کنم فکرای منفی میاد ذهنم

سلام عزیزم. من سالهااااااااا اینجوری بودم... اگر بهت بگم میشینی زااااار زار برام گریه می کنی. تا تو 40 سالگی! تازه یک کم پول اومد دستمو دورم خلوت شد. زنگ زدم به همکده، مشاور تلفنی گرفتم. خانم دکتر غزل کیانی، گفت احساساتت دچار تداخل شده، قاطی شده. بشین یه جا بگو الهام ناراحتی، الهام خوشحالی و... نگو خاک تو سرت که ناراحتی، یا تقصیره فلانیه که ناراحتی. کم کم احساسات بهت بر می گرده... و کلی چیزایه دیگه. باورت نمیشه افسردگیم خوب شده!!! انقدر خوشحالم. بعدا هم بهم گفت من گفتم مدیتیشن تو رفتی دنبالش ببینی چیه؟ منم دیگه زدم تو این خط... یکی ام بود معصومه تیموری، تو اینستا. میگفت 21 روزه شفا میگیری هر مریضی یی باشه. دیگه دوره ی psf شو شرکت کردم. الان افسردگی، بدبینی، خشم، قفل کردن دندونام، نا امیدی، همه درست شدن. برا کمردردم هم چون 3 سزارین داشتم، رفتم کاریوپرکتیک، دکتر مهدی کیهان، کرج، یه مدت ورزش در آب داد خیلی موثر بود. بگما من ورزشم، آفتاب گرفتنم، تغذیه ی سالمم، مهربونیم همیشه سره جاشه. امیدوارم یه جاهاییش به دردت خورده باشه🙏🌸🌸🌸🌸

سلام عزیزم منم یکی مثل خودت بودم مدام افکار منفی میومد سراغم همینجوری بدبیاری رو بدبیاری الان افکارم کنترل میکنم خودم مشغول میکنم به چیزای خوب فکر میکنم به چیزهای مثبت فکر کن که برات اتفاق بیافته ذهنت و نزار بیکار بمونه که لحظه ای بخاد افکارت منفی بشه یه ذکری بخون که ملکه ذهنت بشه

ببین عزیزم منم هن آرتروز گردن دارم هم دیسک کمر دارم هم سیاتیک دارم هم میگرن دارم
ی زمانی مث شما تمام افکارم منفی بود از ی جایی ب بعد ی مشاور تو اینستا کردم میگف ب آهنگ های بی کلام گوش بدین افکار منفیتون رو روی کاغذ بنویسین بعدهم آتیششون بزنین و بهشون اصلا اصلا فکر نکنین من انجام دادم خیییییییییییییلی هم کمکم کرد میگف صب م بیدارمیشید بخودتون سلام کنین ب همه چی سلام کنین از اینکه دوباره صبح رو میبینین تشکر کنین خوبی های زندگی رو بنویسین زندگی ازابن رو ب اون رو میشه

منم همینطور م.نمیدونم چکار کنم‌خسته ام

عزیزم حس میکنم اکثر مادرا اینجوری هستن .حالا شرایطه نمیدونم والا

دیسک گردن خیلیییی بده

میتونی قرآن بخونی و به ۱۴ معصوم متوسل بشی و بخای که ذهنت و اروم کنه .برا گردنت هم من خودم به شخصه شبا قبل خواب روغن بادام تلخ میکشم خداروشکر رگهاش نمیگیره ورزش های مخصوص گردنم میکنم که از فیزیوتراب یاد گرفتم ژل دیکلوفناک هم خیلی خوبه برا گردنت امیدوارم حال دلت خوب بشه و افکارت مثبت بشه عزیزم

منم خودم دیسک دارم دقیقا این افکار ازموقعی اومد سراغم که رفتم ام ار ای و فهمیدم دیسک دارم میزد به دستم خیلی بد بود چند بار افکارهای منفیم بچم حالش بد شد وبه بیمارستان کشید کارش به خدا قول دادم دیگه فکرای منفی نکنم گفتم خدایا ببخش به من ذهنی آروم با فکرای مثبت بده