۱۹ پاسخ

والا من می‌زارم هر کاری میخواد بکنه البته به جز کارای خطرناک
غذا و آشپز خونه رو راه میندازم بعد میخوابونمش و بقیه کارا

منم یه دختردارم نمیگم همیشه تمیزم اماتاجای که بتونم خونمو تویک روز جمع کنم براش فیلم کودک دانلودکردم وریختم توفلش براش میزارم نگاه میکنه ومنم قشنگ به کارام میرسم اگردخترم یامن مریض باشم یاحوصله نداشته باشم تمیزنمیکنم امامن دلم خونه تمیزمرتب میخواداحساس میکنم خونم تمیزباشه خودم دختر همسزم مریض نمیشن یابی حوصله نمیشیم من اینجوریم دست خودم نیس هروقت خونه تمیزمیکنم تاجای که میتونم سعی میکنم تا 3یا4روز تمیزش نگه دارم که دوباره جارو نکنم لباس نشورم

خونه من بمب میترکه
شب میخوابه یکم اسباب بازی ها رو جمع میکنم دوباره فردا
هرچی م میخوایم دست نزنه گذاشتیم رو نیز اون بازار شامه
اصلا از کرم دست ظرف، آغوشی ، همه چیز هست

من برنامه فردا مو شب قبل مینویسم صبح ساعت 10 بیدار میشم با پسرم اول نهار خودمون و پسرم میزارم بعد صبحانشو آماده میکنم وقتی خورد دگه می‌چسبه به مرتب کردن جارو شستن ظرفا گردگیری
پسرمم با وسایل مختلف سرگرم میکنم یه گوشه
بعد که کارم تموم شد نهار میخوریم باز ظرفا میشورم میریم چرت ظهر تا ساعت 4 یا 5
باز بیدار میشم عصرانه شاهان میدم شام میزارم دگه درگیر فیلم کارا میشم شام میخوریم میشورم مرتب میکنم با پسرم میریم میخوابیم تا 10 صبح
البته نوشتن خیلی تاثیر داره روزایی که روتین ندارم زندگیم بهم ریختس

من بچم ۱۱٫۱۲ می‌خوابه
تا ۲٫۳ بیدارم کارامو میکنم آشپزخانه مثل دسته گل میکنم بعد می‌خوابم
فرداش دیگه راحتم کار خاصی ندارم جز اشپزی
بقیه کارا هم طی روز انجام میدم

من همیشه به کارام میرسم ...باوجودی بچم همش بیداره همش در حال ریخت پاش اسباب بازیه و نمیخوابه روز شب ندارم
ولی کارام میکنم هر هفته هم مهمون دارم

ولی کلا میخوای یه برنامه بریز که حالت روتین باشه، من صبح بیدار میشیم اول دخترمون رو سیر میکنم و خودم صبحانه میخورم، بعد تا بازی کنه آشپزخونه رو جمع میکنم و کل غذاهای روز دخترم رو بار میذارم، کلا دخترمون ۱ ساعت اون موقع وقت میده، بعد میشینم باهاش بازی میکتم و غذا بخوره و نهار و اینا، غروب میذارمش تو آغوشی و شام و نهار فردای خودمونو درست میکنم
کلا دختر من یا بغل میخواد، یا میشینه هم باید نزدیکش باشم

بعدم به متراژ خونه بستگی داره، خونه کوچیک خب زودتر تمیز میشه
خلاصه من ترجیح میدم دخترم بزرگ شد کلی حال خوب داشته باشه و خوشحال باشه، تا اینکه یه مادر رماتیسمی داشته باشه

من یا بغلم میگیرم یه دستی کار انجام میدم
یا میذارمش تو اغوشی و کارامو میکنم
یا هر جا میرم میاد پایین مام میشینه چند تا از وسیله هام که براش جذابه بهش میدم تا سرش گرمه تند تند کار میکنم

خونه ما بدتره عزیزم فقط شما نیستی ما دونفریم نمی‌رسیم گلم

منم خونم بمب ترکیده نیست یه بهم ریختگی هایی داره ولی مثلا دیدم خونه خواهرشوهرم ترکیده.میرسم ب کارام اگ خودم تنبلی نکنم یاسرکارنباشم.بچه بازی میکنه یاتورورویکه منن کارامو میکنم

همسرم کمکم می‌کنه وگرنه هیچ.

من تازه الان اومدم تو رخت خواب یکسره سرپام و از خوابم زدم شوهرم مدام غر میزنه خونه تمیزه کم کار کن ولی واقعا نمیتونم عین مریضی افتاده ب جونم کلیم لاغر شدم

من میرسم تازه فردا هم ۲۵ نفر مهمون دارم😶تایمی که بیداره خو بهم میریزه وقتی میخوابه جمع و جور میکنم ظرفارو هم یه نوبت عصر یه نوبت شب که خوابه میشورم غذا هم چون شوهرم تا ۳ سرکاره همون ظهر سریع آماده میکنم

به نام خدا، رومونو میکنیم به بچه و جایی رو نگاه نمیکنیم😅 خونه بچه دار باید به هم ریخته بلشه دیگه، مرتب باشه مشکوکه

روزا ک نمیشه کار خاصی کرد. وقتی میخابه از استراحتم میزنم به خونه میرسم تمیز میکنم اگ وقت شد میخابم

من اگ عکس از خونم بدم ب خودنت امیدوار میشی😂

منم دقیقا همینطوریم اصلا نمیتونم کارای خونم انجام بدم مگه بخوابه بتونم کاری کنم

منیکه دوتا پشت سر هم دارم چی بگم همش جنگه خونه بمب ترکید یکی دوسال هفت ماه یکی یکساله

سوال های مرتبط