سوال های مرتبط

مامان نینی مامان نینی ۳ سالگی
خاتما یه مشورت دارم
من و حاریم و مادرشوهرم تو یه ساختمونیم جاریم یه پسر ۸ ساله یه دختر ۱ ساله داره
من یه پسر ۳.۵ ساله و یه پسر ۵ ماهه دارم
جاربم خداییش دختر بدی نیست ولی به اخلاق بدی که داره الویت خودشه بقبه براش مهم نیستن
مثلا پریشب از ساعت ۶ تا ۱۰ شب رفت استخر شوهرش هم ول کرد با دخترش رفت پارک ماهم قرار بود بریم خیلی راحت گفت پسرم میگه حال ندارم بیام تو بمون تا بیاد پیشت و سه سوته قبل اینکه ما بگیم نه بچه رو فرستاد منزل ما و رفت

امروز من رفتم خرید برادرشوهرمو دم در دیدم سلام کردیم و اینا گفت نرفتی جایی گفتم نه خونم
اینم بچشو دوباره گذاشته اونو برده دکتر
و به منم نگفته یه ساعت بعد زتگ زده بچم پایینه هااا حواست باشه
بجه اومد بالا گرررسنه براش غذا اوردم میگه اینو نمیخوام اونو نمیخوام گفتم ما همینو داریم فقط
این زن ساعت ۱۰ رفت تا ۱
اخه سه ساعت برا یه اورژانس بیمارستان؟؟؟؟
نمیدونم چیکار کنم ؟؟؟
من بخدا بچه هام کوچیکن
اون پسرش بزرگه میتونه ببرش
یا حداقل با باباش بره مغازه سرکارش
با پسر منم مدام دعوا میکنن
به مادرشوهرم گفتم میگه والا به من چه
مامان کاوه مامان کاوه ۳ سالگی
سلام مامانا دوستم یه پسر داره یه ماه از کاوه بزرگتره دیشب بهم زنگ زد خیلی نگران بود میگفت پسرم بعضی روزا میره خونه مادرشوهرم میگه مادرشوهره هی زنگ میزنه یا وقتی منومیبینه میگه پسرت رو باید ببریم دکتر برااینکه مثلا یکی دوبار این داشته لباس عوض میکرده بچه گریه که باید بغلم کنی لباستم نپوشی یا مثلا بچه رو شکمش میخابه و محکم بغلش میکنه یا مثلا یبار شنیده که گفته مامان جون مملم بزرگ شده حالا این مادرشوهره حساس شده رو این که حتما یه مشکلی داره خودسر خودش زنگ میزنه مشاور نمیدونم چا مشاور قلابی بوده که گفته یمدت بغلش نکنین یمدت تازیاد مثلا تحریک نشه ویه مشت همین حرفای چرت. من گفتم اینجا میپرسم براش خودش میگه تو خونه اصلا همچین چیزی نشده میگه من اصلا جلوش لباس عوض نمیکنم به اونم گفتم شما نباید بچه یه ایرادی گرفت گوش کنی خوب زود لباستو باید بپوشی بعد بغلش کنی یا مثلا حواسشو باید پرت کنی این به گوشش نمیره میگه بهش گفتم از مامانم حساس ترم دیدی به اون گفتم میگه طبیعیع فقط باید حواسشو برت کنی از سرش بیوفته. شماها چی میگید والا من گفتم بچه تواین سن بدن خودشو داره میشناسه چون تازه هم از پوشک گرفته اما مامانه نگرانه و همچنان مادرشوهره هم پیگیر که بچت بلوغ زودرس میشه ومشکلی داره😐🤐
مامان گل پسرا🧒❤️🧒 مامان گل پسرا🧒❤️🧒 ۳ سالگی
خدا لعنت کنه ادمی بیشعورو بی درکو.من یت پسر سه سال و نیمه دارم یکیم بیست ماهه،تقریبا ۱۹ماه فاصله دارن، از وقتی پسر بیست ماهم اومده تو جمع خانواده ی شوهرم که میشیم اصلا پسر بزرگمو محل نمیدن میرن سمت دومی بغلش میکنن بوسش میکنن باتاش بازی میکنن ولی اولی رو‌فقط یه دستی بهش میکشن ،پسرمم میبینه اینجوری برای جلب توجه یا داداششو اذیت میکنه که بازم دعواش میکنن یا میدوئه اینور اونور، یا هم که ناراحت میشه و میشینه یه گوشه.من هر کاری میکنم حواسش پرت شه نمیشه خب میبینه رفتارشونو،یا زنگ میزنن میگن دومیو بیار ببینیم،ولی خانواده ی خودم (خاله هامو مامانم اینا)چون تک فرزندم با خاله هام صمیمی هستم تا وارد جمعشون میشی همزمان جفتشونو میگیرن یه سریا کوچیکه یه سریا بزرگه پسرمم عاشقشونه،از بدبختی هم ازشون دورم و به خانواده ی شوهر نزدیک،نمیدونم گطوری حالیشون کنم زبون نفهما رو،یه بارم دعوام شد لفظی گفتم پسر اولیمم هنوز کوچیکه مگه چقد فاصله دارن
مامان آقاهانی آقاحسام مامان آقاهانی آقاحسام ۳ سالگی
خدا لعنتشون کنه ۶ ماه پیش هردوتا شونو بردم دکتر داروهای دوتاشون ۵۰۰ تومن نشد
حالا امروز همون دکتر آووردم هانی رو همون داروها رو داد
هیچی اومدم حساب کنم شد یک تومن😳
منی که موجودیم ۶۰۰ تومن بود
گفتم وااا اخرین بار ۲۰۰_۳۰۰بیشتر نشد گفت اسپری گرونه خارجیه گفتم کدوم گفت قرمزه
گفتم بزار بعد ازظهر میام میبرم
رفتم تو راه با خودم فکر میکردم دوتا اسپری که دکتر ابی و بنفش گفت چجوری شد قرمز
داداشمو گفتم دور بزن
رفتم گفتم این یه ابیه یه بنفش گفت ما بنفش رو نداریم خارحیشو داریم 😐
حالا دکتر هم گفت از پایین بگیری داروها رو نمیحواد بیاری نشون بدی منم دفعه قبلی همینجا گرفتم
گفتم من الان ندارم یک تومن بدم نسخه رو بده دختره با کلی اکراه و ناز به اون یکی گفت چیکار کنم دیگهواخر تصمیم گرفتن نسخه رو بدن بهم 😐

دکتر یه چیز دیگه نوشته تو قبل اینکه نسخه روببندی باید بمرسی اینو ندارم خارجیشک دارم انقدر
والا اگه داشتم کارت میکشیدم میومدم بیزون اصلا برام سوال نمیشد 🤦🏻‍♀️فکر میکردم دکتر نوشته لابد
نگو داروخونه خارجی میزنه گردن مریض شاید یکی نداشته باشه 🤦🏻‍♀️

اومدم جای دیگه