من از موقع زایمان هنوز با شوهرم خوب نشدم
خیییلی عاشق هم بودیم واس هم میمردیم
الان بدم هم میاد ازش سه شبه از دندون درد خواب نداره یه ذره واسش ناراحت نیستم دیگه خیلی کم باهم حرف میزنیم از درون داغونم یه ذره امید به زندگی ندارم یه ذره دلم خوش نیست به زندگیم دائم گریه میکنم

فک نکنم ب زایمان ربط داشته باشه
نمیشه که بااومدن بچه آدم علاقش نسبت به آدمای اطرافش کم بشه

یه کم سرکه سیب و نمک تو دهنش غرغره کنه دندونش آروم میگیره

خودتم سودای بدنت زیاد شده بواسطه کم خونی ناشی از زایمان باید اسفند و کندر و نمک دود کنی هفته ای دو بار دم غروب ۴ قل رو بخون فوت کن بعد بریز رو آتیش مغز رو گرم و چشم نظر بد و از ما بهترون دور میکنه
بعدم کباب درست کن شیره انگور و تره و سبزی خرف کاهو با ناهار شام بخور
آهن و ویتامین دی
یا آمپول B12 ماهی یباربزن سرحال میشی

چرا؟؟مگه دعواتون شده؟؟بنده خدا این‌مردا از دست ما زنا چی میکشن😂😂

منم همینطور شدم عزیزم خیلی عاشق بودیم اما الان هیچیش برام مهم نیست شاید باورت نشه سفر میرفت گریه میکردم اما الان خودم بهش میگم برو سفر !
نمیدونم من خودم فکر میکنم به خاطر خستگیه بچه داریه

چرا عزیزم؟؟؟ب نظرت افسردگیه؟؟؟ منم گاهی دلم میگیره😕اما سعی کن حال خودت خوب کنی. چیزی نیست مال خستگی بچه داریه. خسته میشی.

الهیییییی منم همیطو شده بودم بخدا 😔😔😔افسرده شده بودم من اما سعی کن برگردی ب قبل اینجوری داغون تر میشی برا بچت هم خوب نیست