سلام مامانا امیدوارم حالتون خوب باشه. شما هم هنوز نتونستید این شرایط رو بپذیرید؟نمیدونم شاید حسم اشتباهه ،اما مدام دلم واسه قبل از بارداری، واسه سرکار فتنم، حتی واسه دوران بارداری و.....تنگ میشه . میگم نکنه هنوز نتونستم این شرایط رو بپذیریم؟؟!!!!از طرفی هم به خاطر این احساسم عذاب وجدان میگیرم و میگم خدایا ناشکری نمیکنم فقط اکثر مواقع اینجوری ام.
من عشق میکنم به پسرم شیر میدم، بغلش میکنم، بوش میکنم،بوسش میکنم ولی نمی‌دونم چرا اینجوری میشم . الان سه ماهه که بچه دارم همش دلم واسه ا‌ونموقع هاتنگ میشه میگم چرا از اون فرصت استفاده نکردم؟چرا این کارو یا اون کارو نکردم؟کلا دلتنگ هم میشم. یعنی این احساس درست میشه؟
میشه لطفاً درمورد این موضوع صحبت کنیم ؟

منم دلتنگ میشم عزیزم با اینکه بل نگاه کردن ب دخترم قند تو دلم آب میشه بوش میکنم مستش میشم اما گاهی دلم برا تون دوران تنگ میشه ک سرکار بودم همه جا میرفتم راحت خرید میرفتم و بیرون

من برعکسم
اونقدر از خونه داری خوشم اومده میگم برم استعفا بدم
همش میگم چقدر بی عصل بودم میرقتم سرکار صبح زمستون زود بیدار شو، تو گرمای تابستون خیس عرق بیا خونه، الان خیلی عالیه برام، ناراحتم نیستم بیرون نمیرم، شایدم میگم افسرده شدم که از خونه نشینی خوشم اومده
نمیدونم

اين احساس طبيعيه،ان شاالله بزرگ ميشن دوباره همه كارارو ميكنيم

منم گاهی دلم برای بیرون رفتن سرکار رفتن وقت آزاد داشتن مدام به خودم رسیدن تنگ میشه و به نظرم طبیعی

نه طبیعی منم همش میگم چرا خیلی جاها نرفتم با شوهرم

منم همینجوری هستم .عاشق بچمم. ولی این حسارو هم دارم . مخصوصا دلم برا دو نفره هامون تنگ شده

اتفاقا من امروز بخاطر اینکه بارون میومد و نوزاد داشتم نتونستم برم پیاده روی مثل هر سال گریه کردم
خدایا ناشکری نمیکنم ولی نمیدونم منم دل تنگ میشم