مامانا شما هم اینجوری هستید که همش نگرانید بچه گشنه بمونه یا هر جا تنها میرید همش تو فکر این هستید نکنه درست نخوابه نکنه گشنه بمونه حالا پیش هر کی هست حتی باباش
من همش نگرانم و استرس دارم گشنه بمونه باشگاه میرم میمونه پیش مادر شوهرم یا شوهرم احساس میکنم اون رسیدگی که خودم میکنم اونا نمیتونن نمی‌دونم چرا همش نگرانم
دلم نمیاد هیچ جا بزارمش
حتی هنوز که چند روز دیگه داره میشه چهار ماهش هر شب دارم ساعت تنظیم میکنم دو ساعت و نیم یکبار بهش شیر بدم همه باهام دعوا میکنن که خودش بیدار میشه و فلان چرا داغون خودت کردی ولی من بازم نگرانم که گشنه بمونه.....
تو این چهار ماه یه خواب با آرامش نداشتم همش نگرانم دست خودمم نیس خس میکنم در این موضوع درک نمیشم شما هم اینجوری هستید یا من فقط اینجوریم و کارم اشتباهه🫠

من میزارم جایی نگرانش نمیشم چون مطمئنم خوب بهش میرسن هم مادرم هم مادر شوهرم حتی بهتر از من رسیدگی میکنن

آره اوله

عزیزم چون بچه اوله و هنوز کوچیکه منم اینجوری بودم
بعد ک بچم بزرگ شد بهتر شدم الان دومی ک ن خیلی بهترم میدونم خودش گشنه باشه بیدار میشه و میذارم البته پیش خواهرم و مادرم بیشتر

تمام چیزهایی ک گفتی دقیقا منم
من حتی شده از خستگی زیاد شبا سر ۲ ساعت بیدار نشم بچه رو شیر بدم یهو بیدار میشم میبینم ۳ یا ۴ ساعت گذشته یه حس عذاب وجدانی میاد سراغم ک نگو
منم هی غصه میخورم ک مثلا چرا کم شیر میخوره چرا دستشویی نکرده چرا دستشویی کرده این رنگی بوده نمیدونم هزار نگرانی دیگ تازه من ک بچه سومم هست اون دوتای دیگ هم همین بودم همش حس میکردم بچم گشنشه. دختر دومم و رفتم زایمان کنم همش غصه میخوردم واسه اولیه میگفتم کسی مواظبت نمیکنه ازش مثل خودم اینا

آی گفتی دقیقا منم همینم
آخه میبینم ک اونجوری ک من خودم بهش رسیدگی میکنم نمیکنن
مثلا بچم قلق داره باید گاهی بلند شی دورش بدی تا شیر بخوره
بعضی وقتا هم سر جاش میخوره اما یکم بازی میکنه
وقتی میبینن داره بازی میکنه میگه سیره دیگه ادامه نمیدن شیر دادنو
منم تا جایی ک میتونم با خودم میبرمش یا اول سیرش میکنم سریع میرم کارمو انجام میدم میام

من اگر الان پسرم رفلاکس برگشت شیر نداشت
قطعا راحت میزاشتمش پیش کسی یکم برا خودم وقت بزارم
رفلاکسش برگشت شیر از بینی ودهانش
بدون صدا
بخاطر این نمیزارمش جایی

الان دیگه خودش بیدار میشه با کوک کردن و بیدارش کردن اونم بدخواب میشه و از طرفی الگوی خوابش بهم میریزه
اون اوایل میگن بیدار کنین تا قندشون نیفته

من یدونه بزرگ کردم ده سال پیش
یکی هم الان اوردم
انقد صدت و نزار
بزارش پیش دیگران
و برا خودت وقت بزار
طبیعی که تو فکرش باشی
ولی اینطور که دو ساعت و نیم بیدار بشی نه
بزار خودش بیدار بشه
اونم اذیت میشه بیدارش میکنی
به تفریحت برس با خیال راحت
هم باباش هم مادرشوهرت
زیاد دوسش دارن و از دل مراقبشن

اشتباه میکنی سخت نگیر خودتم نفس بکش