درددل....منو نمیزارن خونه خودم برم که بتونم یه دل سیر گریه کنم...یا خونه مامانمم یا مادرشوهرم....از یکشنبه ساعت ۱ و ۴۰ دقیقه که دخترمو بوس کردمو فرستادمش اتاق عمل دیگه دلم لک زده برا دخترم برا بغلش

زود تموم میشه این روزا انشاالله.انشالله وقتی میخوان دخترتو بیارن بخش میدن بغلت این روزا از ذهنت پاک میشه‌.صدرا وقتی میخواست بیاد بخش دادنش بغلم تو ویلچر چسبید بهم و وقتی ام گرفت گذاشتش تو تخت گریه کرد
از ساعت ۱۲ تا ۵ عصر نمیخواست بیاد پایین از بغلم

بهترین کار رو میکنن تو الان بیشتر از هرچیزی باید قوی باشی من با اینکه ۳ ماهه از عمل پسرم میگذره همش گریه میکنم و دوست ندارم اصلا پسرم رو تنها بزارم وقتی یه لحظه هم خوشحال باشم عذاب وجدان میگیرم که پسرم مریضه و من حق ندارم خوشحال باشم
تو اینکار و نکن عزیزم انشالله دختر گلت بسلامتی مرخص میشه و میرین خونه و سعی کن به روزایی که گذشت فکر نکنی

چرا مگ نمی‌ذارن ببینی

الهی بزودی بحق علی اصغر امام حسین و رقیه سه سالش زودی خوب شه سالها درکنارهم از زودن هم لذت ببرید🥺

منم پسرم دوبار اتاق عمل رفته....میگذره این روزا...خدا سلامتی بده آن شالله

انشالله خیلی زود خوب بشه عزیزم.ولی هرجا که هستی همه باید دلیل گریه رو درک کنن.راحت باش و گریه کن.بغض کلی به بدنت اسیب میرسونه هم اینکه حس بدی بهت میده حس سنگینی.گریه کن سبک بشی گل دختر

عزیززززم‌ قربون دلت
ان شالله بزودی این روزا تموم‌میشن و دخترتون خوب خوب پیشتونن

اتاق عمل چرا چیشده