۱۶ پاسخ

فقط یه ربع وقتی خوابه بتونم غذا بزارم وگرنه هیچ
غذا از بیرون
برا خودشم به زور غذا میزارم همش گریه و بغل

تا شوهرم هست کمک میده نباشه بلخر کمک به کارهام میرسم

به نام خدا دوتا میزنم تو سرم ی کار میکنم باز میدوم دنبالش ی کار دیگه

هیچ جورع😁

من که تو شهر غریب تک تنها واقعا سخته بچه داری
صبح صبحانه پسرمو میدم خودم ایستاده صبحانه میخورم ظرفای صبحانه نمیشورم تا ظهر شوهرم بیاد
بعضی وقتام پسرم کلی اذیت میکنه بد غذایی میکنه کلافه میشم

به زور
شب کل خونروتمیزمیکنم ظرفارو میشورم نیازباشه سرویس بهداشتی رو میشورم چون پسرم اجازه نمیده روزا
غذای سبک و راحتر میپزم بیشتر

وای من مث خر تو گِل موندم بخدامغزم درد مکنه بخدامن روانی شدم یک ماهه همسرم خونه نیست نمیدونم چطوری وضعیت جسمی وروحیمو بیان کنم تک وتنها نه خواهری نه مادری کسی یک لحظه کمک حالم نیست . انقدکم آوردم انقدخودخوری کردم که فرداپس فردا سکته میزنم حالا جدا از اذیت وجیغ ودادهای الکیش ونخوابیدنهاش بدغذاییش هم هست وایی هرچی میگم بیشتر روحم اذیت میشه

صبحانشو میذارمش روی کابینت کنار گاز(دخترم میدونه بوو(داغی) چیه،دستم هم همش جلوشه که مبادا بیوفته) باهم درست میکنیم،تنها کاری ک ممکنه تو بیداریش انجام بدم گذاشتن رخت چرکا تو لباسشویی یا شستن ظرفای صبحانه س،ساعت ۱۲ یا یک میخوابه،،قبل خوابش دوتایی باهم اسباب بازیاشو جمع میکنیم،حدود یکساعت ناهار درست میکنم وقتی خپابه،بیدار شد ناهار،بازی،نای نای تا ۵-۶ دوباره میخوابه شام درس میکنم،یه ساعت تا باباش بیاد یا میریم بیرون یا تو خونه
جارو زدن خونه هم وقتی خوابه انجام میشه
حموم شب قبل اینکه ببرمش حموم وقتی خوابه میرم کامل میشورم خودمو
بعد فرداش اونو میبرم تو وان بازی میکنه بازیش تموم شد اب میکشمش میارمش بیرون
دیگه همین

دخترمو سرگرم میکنم بعضی وقتا جوابه بعضی وقتام ک حریفش نمیشم
میبندمش ب خودم با چادر😂😂😂حموم هم ک هر وقت شوهرم باشه میرم حتی شده نصفه شب
یا ساعت شیش صبح بیدار میشم میرم

من و پسرم ساعت ۷نیم ۸ صبح بیدار میشیم یکم تو جاش باهم قلقلک بازی میکنیم بعد پوشکش رو عوض میکنم و میارمش توی پذیرایی ماشین دسته دار عروسکارو سوارش میکنیم مشغول بازی ک شد سریع چای میزارم سریع سفره صبوته میندازم نق زد بغل خواست میرم سمتش اول ب بچه توجه میکنم باز میام سراغ کار صبونه میخوریم جمع میکنم نمیشورم چیزی رو باهاش بازی میکنم خسته شد از بازی اندازه نیم ساعت یه ربع شبکه پویا میزارم ناهارش رو میزارم بعد جمع و جور میکنم مثلا میخوام جا جمع کنم میاد میخوابه توش منم با پتوهت تو خونه دورش میدم میخنده ذوق میکنه باز میرم یکم کار میکنم تا شب همینطوری یه روزایی هم ک خیلی بقرار باشه یا نق نقو شام از بیرون میگیریم خونه رو هر زوز مرتب و تمیز میکنم
فقط شست و شوی دسشویی حموم چون کار زیاد داره و شوینره میزنم هر وقت شوهرم باشه انجام میدم بچه رو نگه داره
دیگه اینجوری
واسه غذا سخت گیری نمیکنم یه روزی برای خود بچه ام نرسم درست کنم بهش تخم مرغ سیب زمینی اینجور چیزا میدم

وقتی خوابه سریع جم و جور میکنم

من چهار تا بچه کوچولو دارم بزرگه ۶ سالشه 🥰
دست تنهام و همه کاراشون باخودمه
به کارهای خونه ام میرسم
بیشتر مواقعی که کوچیکه خوابه تند تند کارهامو میکنم ( هر کاری که وقتی بیداره نمیشه مثل حمام رفتن و بعضی کارهای خونه)

تلوزیون روشن میکنم بزور بچمو میشونم پیشش اسباب بازی و غذاهم میذارم پیشش میرم دور کاراهم میاد نو آشپزخونه دور وسایل و قابلمه ها منم کل قابلمه هارو میریزم براش تابازی کنه ک من برسم به کارام حمامم شوهرم باشه میگیرش

به کار شخصی هم به زور. موهای دست و پام اندازه مرغ و خروس شده بود تازه بعد از یکماه تونستم بزنم. قبلا میذاشتمش توی تختش و میرفتم حموم درو نیمه باز میذاشتم سرگرم شه الان اونم نمیتونم چون به محض ممه دیدن گربه میکنه ممه میخواد. جرات ندارم لباسمو در بیارم ممه معلوم بشه

هیچی موندم تو گل. یه بچه دارم ولی همش می‌چسبه بهم. اگه بره واسه خودش بازی کنه کاری بهم نداشته باشه به همه کاری میرسم ولی وقتی همش چسبیده به پاچه شلوارم جیغ و گریه به هیچ کاری. به زور یه غذا واسه خودش میذارم

من که وقت اضافه میارم همش تو گوشی ام 😎

سوال های مرتبط

مامان دلارا❤️🌱 مامان دلارا❤️🌱 ۱۵ ماهگی