سلام مامان ها من دلم گرفته.... الان شوهرم ساعت دوازده اومد خونه باهاش بحثم شد تا الان پیش ننش اینا بوده گفتم تو وقتی میری یجایی نباید ی زنگ بزنی ب من ببینی من مردم یا زنده گفت نه من از عمد زنگت نمی‌زنم و دعوا مون شد منم خیلی اعصابم خورده کل امروز اعصاب خوردی کشیدم الآنم نشستم زار زار گریه میکنم دلم خیلی گرفته توروخدا یکم باهام حرف بزنید تا آروم بشم کاش میشد بمیرم کاش میشد امشب ک میخوابم شب آخرم باشه

ول کنه زنگ نزنه چه حوصله ای داری....حواست به بچت و خودت باشه فقط
دیگه وقتی گفته از عمد زنگ نزدم چی بگی بهش خب؟😕
باهاش بحث نکن که اول از همه اعصاب خودتو خرد میکنی ارزششو نداره

در باز نمیکردی روش میگفتی از قصد باز نمیکنم ک پیش ننت اینا بمونی مقصرم شوهرت نیستا مقصر بزرگاشونن ک از اول یاد ندادن در خونه ما وقتی بروتون باز ک زنتون باخودتون بیارید

تو تاپیک هات دیدم خیلی همسرت رو تعریف کردی و گفتی به جای مامانت هم بهت رسیده... لابد حساسیت نشون دادی لج میکنه،مردها اکثرشون لجبازن، لِم دارن ،مدلش رو بلد باشی محاله اذیتت کنه... بهش بگو عزیزم بیشتر به پدر مادرت سر بزن که اونا بزرگترین دارایی زندگیمونن... محبت کن غذا بپز بگو واسشون ببر، ببین چقدر رفتارش باهات تغییر میکنه... گلم زندگی ساختنیه لج کردن و دعوا کردن فقط سخت ترش میکنه... همدلی کن،شکر گزاری کن ببین خدا چطوری زندگیت رو بهشت میکنه

گور پدر و مادرش . ولکنااااااا بچسب به کوچولوت
شوهرتم از فردا محل سگ بش نده ادمی ک نتونه هواسش به زنش نباشه به درد دیوار میخوره

ب جهنم ک زنگ نزد چقدر واست مهمه😂😂😂عزیزم فقط و فقط ب ارامش خودت و تو راهیت فکر کن وقتی بغلش کنی انقدرررر اروم میشی ک رفتارهای شوهرت دیگه ب چشمت نمیاد😂😂😂

بذار پسرت دنیا بیاد دیگه به ی ورتم نیس این کارا و حرفاش بچت میشه تموم سرگرمی و دلخوشیت بعد ب این روزا میخندی ک و ن لق ننه و خونواده شوهرم کردن

بخدا این مردا همشون سر و پا یه کرباسن همه احمقن

خب چرا گفت عمدی زنگت نمیزنم

عزیزم🥲🥲🥲نگو اینطوری چقدر بعضی زنا حیف میشن چقدر گیر ادمای بیخودی میفتن نمیشه باهاش صحبت کنی؟ از راه منطق وارد شی🥲