۱۱ پاسخ

وااایییی ببین من اصلا استرس نداشتم، بعد یهویی دکترم گفت فردا برو بیمارستان بستری شو...منووو میگیییییی یه جوری استرس گرفتمممممم وایییییی یه ربع میاده روی میکردم تو خیابون تو سرما اروم‌نمیشدم

حتی اگه دستش سبک باش دیگه استرس اتاق عمل او زایمان داری

فقط به این فکر کن قراره کسی که ۹ ماه بخاطرش سختی کشیدی رو ببینی

من اینقدر که نفسم بالا نمیاد نمیتونم اصن به زایمان و ترسش فکر کنم

عزیزم من هم خیلی خیلی استرس دارم شب ها همش بفکرشم بیشتر از سوند اواتاق عمل میترسم

نه برعکس فقط ب این فکر میکردم بچم زودار بغلم بگیرم ب هرچی بیشتر فکر کنی استرست بیشتر میشه فقط خوشبین باش

من هم استرس دارم هم شوق واقعا این ماه آخر دارم حس های و‌ تجربه میکنم که تا حالا تو عمرا تجربه نکردم اما ترس غالبه

من هم میترسم هم دلم میخواد ببینمش زودی بیاد هنوز باورم نمیشه دارم مامان میشم

منممم با اینک بچه دوم هست

منم میترسم و استرس دارم شبا خیلی بیشتر میاد تو سرم

من هنوز وقتم نرسیده
پیام های خانومای نزدیک زایمان برام میاد استرس میگیرم حق داری
بنظرم ب جاهای خوبش فکر کن

سوال های مرتبط