دیشب تا ۴ بیدار بودم واسه دخترم واکسن زده بود، خودم سرما خوردم. سر شب یه جوری زیر دلم درد گرفت که راه نمی‌تونستم برم میدونم از اندومتریوزمه، دکتر نرفتم خیلی وقته ، نفسم می‌رفت از درد، بعد شوهرم به هم می‌ریزه اعصابش من که دردم می گیره....
راستی بالاخره یلدا تموم شد و چشم من به استراحتی کرد 😂دیگه تا بتونم ادیت کمرنگ میزنم😂

تصویر
۵ پاسخ

ن کریسمس شروع کن

با جمینی میزنی

من تا صبح بیدار بودم تبش بالا بود
امشبم همینه فکر کنم الان رو پامه بازم تب داره درد هم خیلی داره اصلا راه نمیره

چرا اعصابش بهم میریزه؟

قبل.

تصویر

مقالات مرتبط

استامینوفن قبل و بعد از واکسن
استامینوفن بعد از واکسن و دوز مناسب آن
خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
طریقه از شیر گرفتن کودک در شب
از شیر گرفتن کودک در شب | زمان و راه قطع شیر شبانه نوزاد
عرق سرد نوزاد بعد از واکسن
عرق بعد از تب در کودکان +8 علت عرق سرد نوزاد بعد از واکسن

سوال های مرتبط

مامان دل سا🐣 مامان دل سا🐣 ۱ سالگی
سلام خوبین من دخترم و واکسن زدن بالاخره دیروز صبح که زدیم تا شب سرحال بود بازی کرد راه می‌رفت ولی از نصف شب شروع کرد به گریه و بی قراری الان هم پاش درد می‌کنه تازه شروع شده
مشاهده ۳ پاسخ
مامان نیلا🌸 مامان نیلا🌸 ۲ سالگی
تجربه من از واکسن ۱۸ ماهگی
نیلا سه شنبه ساعت ۹وصبح واکسن خورد اومدیم خونه مامانم با خواهرم بازی کرد اینا تا ساعت ۱۲ اینم بگم از وقتی واکسن خورد همش راه می‌رفت وقتی خوابید بیدار شد پاش اذیت کرد نمیخاست راه بره ولی بابا دستش گرفت کم کم راه رفت تونست راه بره بعد از اون تا شب بیرون بود راه می‌رفت بازی می‌کرد گاهی لنگ میزد ولی جوری نبود تکون نخوره چیزی خیلی اذیتم کرد تبش بود که تا امروز صبح هم بود با استا کنترل نمیشد ایبوپروفن میدادم واسه پادرد نشدن بچه هاتون سعی کنید تا شب راه بره چون پاهاش در حرکته جای واکسن سفت نمیشه کمپرس اینا هم من اصلا نزاشتم😁 خداروشکر بخیر گذشت چقدر استرس داشتم واسش
مشاهده ۱ پاسخ
مامان سپینود مامان سپینود ۱ سالگی
سلام. دیشب شب خیلی بدی بود. دخترم تا صبح گریه کرد یا تب داشت یا درد. عین کابووس بود. ولی از صبح ساعت ۷ دیگه تب نکرده. واکسن ۱۸ ماهگی هم خدارو شکر تموم شد
مشاهده ۳ پاسخ
مامان ALI🫀🩵 مامان ALI🫀🩵 ۲ سالگی
بالاخره واکسن ۱۸ ماهگی هم پشت سر گذاشتیم😍
از تجربم بخوام براتون بگم،انقدری که راجب سختیش شنیده بودم سخت نبود(البته بسته به بدن و تحمل بچه هم داره)
تب که نمیشد گفت دمای بدنش تا ۳۷ میرفت و دوباره برمیگشت پایین،فقط پاش درد میکرد که خب طبیعی بود
از صبح که واکسن زد نداشتم راه بره تا شب ساعت ۱۰ کلا تو بغلم بود یا خواب بود،از ۱۰ شب به بعد خودش بلند شد راه رفت و کلی بازی کرد،تو طول شب هم نه درد داشت و نه تب راحت خوابید،فقط هر ۴ ساعت پاراکید دادم بهش،کمپرس هم کلا نذاشت براش بذارم،خلاصه که استرس نداشته باشین،اگه واکسنای قبلی راحت بوده امکان داره این یکی هم براتون راحت باشه❤️
مشاهده ۶ پاسخ
مامان پرنسا💗 مامان پرنسا💗 ۱ سالگی
راجب واکسن ۱۸ ماهگی پرنسا اومدم توضیح بدم

پرنسا۱۲ واکسن ۱۸ماهگی زد اون لحظه خیلی گریه کرد ولی دیگه بعدش آروم شد ولی نمیتونست درست راه بره دردش می اومد تا عصری
عصر دیگه درد پاش زیاد شد خییلی گریه کرد و بی قراری میکرد
هر۴ساعت پاراکید میدادم بهش خوابش می اومد ولی از درد نمیتونست بخابه خیلی اذیت شد از ۱۲ شب هم تب هاش شروع شد که کلن نشسته بودم بالاسرش با دستمال خیس روی دست و پاهاش میکشیدم و به وقتش پاراکید میدادم روز دوم دیگه نه تب کرد ن اذیت شد پاش راحت راه می‌رفت
خانوم خانوما هم نشسته توی این عکس سبزی قورمه پاک میکنه برای همسایمون 😂😂😂😂
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان روشا مامان روشا ۲ سالگی
سلام دخترم دیروز ساعت ۱۱ واکسن ۱۸ ماهگی زده از پنج عصر درد پاش شروع شد و یکم هم تب کرد تا خود الان که ساعت ۴ بعد از ظهر هست همش نق میزنع و اصلا پاش رو تموم نامیده حتی نمی‌ذاره کمپرس بذارم. طبیعیه بعد یه روز؟
مشاهده ۳ پاسخ
مامان دوران مامان دوران ۲ سالگی
تجربه روز دوم از شیر گرفتن تا الان :
دیشب خیلی شب سختی بود😔پسرم طبق عادتش ساعت۴:۳۰ بیدار ش برای شیر من نزدیکش نشدم تا شیر نخواد خیلی گریه کرد شوهرم تا ساعت۵:۳۰ سرگرمش کرد تا بالاخره خوابید دوباره طبق عادت ساعت۸ بیدار شد و شروع کرد گریه کردن شوهرم سیبزمینی سرخ کرد یکم سرگرم شد خورد و بعد بریدمش بیرون تا نزدیکای ظهر تابش دادیم براش هندونه هم خریدیم اومدیم خونه موقع خوابش بود چون عادت به خوابیدن با میومدی داشت باز کلی گریه کرد منم پا به پاش گریه کردم😭خیلی سخته
با هندونه سرگرمش کردیم یادش رفت شروع کرد خندیدن بعد شوهرم بردش حموم بعد من سوپی که درست کرده بودم رو دادم خورد و بعد ناهار با باباش رفتن خوابیدن

واقعا دم شوهرم گرم خیلی داره همکاری میکنه دوشبه نخوابیده و مدام نگهش میداره نمیذاره من نزدیک شم که پسرمون من رو نبینه بهونه می‌می کنه ،امروزم نرفت سرکار و مرخصی گرفت موند و کلی کمک حالم شد
اگه امروز نبود اصلا نمیتونستم تنهایی از پسش بربیام🥺
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان ریحانه کوچولو مامان ریحانه کوچولو ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم تجربه واکسن ۱۸ ماهگی دخترمو بگم ،اول از همه بگم که اون غولی که ازش ساختیم تو ذهنمون نیست اصلا
ما یکشنبه صبح واکسن زدیم من دهو نیم بهش تو خونه استا دادیم رفتیم بهداشت بعدشم واکسن زدیم بردمش پارک و بعدشم خونه مامانم اینا تقریبا یه دو ساعتی خیلی رو پاش راه رفت ،،روز اول کلا چهار ساعتی استا دادم بهش تا شب خوب بود ولی شب تقریبا ساعت هشت اینا پاش درد گرفت تا دو نیم سه نصفه شب گریه کرد دیگه براش شیاف گذاشتم خوابید تا صبح ،
صبحم که بیدار شد یکم می‌لنگید و با احتیاط راه می‌رفت ،بعد یکی دوساعتم دیگه اوکی شد ،تبم که اصلا نکرد ،
مشاهده ۸ پاسخ
مامان فاطمه ایلماه مامان فاطمه ایلماه ۱ سالگی
از وقتی واکسن 18ماهگی دخترم زدم نصف شب ها بلند میشه به جیق تا خود صبح دیگه دیشب مهمون هم خونمون خواب بودن دخترم همشون بیدار کرد اینقدر عصبی شدم که داره همه بیدار میکنه بغلش کردم بردمش تو حیاط چرا اینجور شده از بعد واکسن
مشاهده ۳ پاسخ
مامان ترلان مامان ترلان ۲ سالگی
مامانا امروز واکسن هجده ماهگی دخترم رو زدم صبح راه می‌رفت ولی خوابید بیدار شد دیگه یه قدم هم نمیتونه راه بره حتی به زور پوشک عوض میکنم خیلی درد داره اصلا نمیتونه تکون بده چیکار کنم؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان نلین🌈🥰 مامان نلین🌈🥰 ۲ سالگی
یه سوال دندون عقلی که عفونت داره درد می‌کنه حالت سرما خوردگی داره؟من از دیروز که دندونم درد می‌کنه انگار سرما خوردم گوش و بینی سرم همه سنگینه به خاطر دخترم نگرانم دوسه روز دیگه واکسن داره
مشاهده ۱ پاسخ
مامان ‌‌‌ایلیا مامان ‌‌‌ایلیا ۲ سالگی
یه جوری تو گهواره از واکسن ۱۸ ماهگی غول ساختن که من از چند ماه پیش استرسش رو داشتم، ولی از دیروز صبح که زدیم تا الان خداروشکر سخت نگذشت اصلا، بعد از واکسن بردیمش پارک بازی کرد اومد خونه ناهار خورد و خوابید، وقتی بیدار شد معلوم بود پاش درد داره و موقع راه رفتن اون پاش رو می‌کشد و شب هم کمی تب کرد که کاملا با پاراکید قابل کنترل بود و اصلا بی قراری نداشت خداروشکر و برعکس همیشه خیلیم خوب خوابید 😂😂 از صبحم که بیدار شد دیگه هیچ مشکلی نبود، اگه هنوز واکسن ۱۸ ماهکی بچه‌تون رو نزدید بدونید که شرایط بچه‌ها با هم متفاوته و استرس نداشته باشید، برای پسر من تا الان هیچ واکسنی خیلی سخت و غیرقابل کنترل نبوده و میشه گفت سخت‌ترینش که تب زیادی کرد ۶ ماهگی بود. همسرمم دیروز بهم گفت تقصیر گهواره‌س که به تو انقدر استرس وارد میشه 🤦‍♀😂
مشاهده ۹ پاسخ
مامان آیلین😍🤤 مامان آیلین😍🤤 ۲ سالگی
لعنت به واکسن ۱۸ ماهگی بچم دیروز تا شب تب شدید داشت اصلا دیروز تا الان راه نمیره پاش درد میکنه 🥹دست به پاش میزنم گریه میکنه
مامانایی که واکسن ۱۸ ماهگی بچتون رو زدین بعد از چند روز راه رفت؟
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان آرین 🩵 آرسام مامان آرین 🩵 آرسام ۲ سالگی
نیم ساعت قبل از زدن واکسن 💉 به پسرم پاراکید دادم بعد از زدن واکسن وقتی اومدیم خونه پسرم تا شب بازی کرد خداروشکر محل واکسنش اصلا درد نداشت و اذیت نشد ساعت ۱۱ شب بدنش کمی داغ شد بهش پاراکید دادم و خوابید تا ساعت ۴ بیدار بودم مدام چک میکردم تبش بین ۳۷/۹ و ۳۸/۱ بود و بالاتر نرفت
پاشویه کردم و دمای بدنش کمی پایین اومد ساعت ۴ یه دونه شیاف گزاشتم و دمای بدنش رفته رفته کم شد و خداروشکر از وقتی خواب بیدار شده دیگه تب نداره و پاشم درد نمیکنه و عادی داره بازی میکنه محل واکسن هم سفت نشده فقط کمی کنارش قرمز شده
برای ما خداروشکر راحت بود و از نظر من واکسن ۴ ماهگی پسرم سخت ترین واکسنش بود
اینم از غول مرحله آخر خداروشکر به خیر گذشت 👌🏻👌🏻👌🏻😍
مشاهده ۶ پاسخ
مامان مهدیار مامان مهدیار ۱ سالگی
سلام به همتون
خواستم تجربه واکسن 18ماهگی مهدیار رو بگم
روز سه شنبه ساعت 11مهدیار و حاضر کردم بهش یکم ایبوپروفن دادم (به استامینوفن حساسیت داره) و رفتیم بهداشت از اول تا آخر که برگشتیم کلا گریه میکرد به خاطر این که از بهداشت می‌ترسه بعد اومدیم خونه باهاش کلی بازی کردیم تا پاهاش میگیره بعد خسته شد و خوابید بعد نیم ساعت از خواب بیدار شد و شروع کرد به گریه به خاطر پاش همون موقع بچه های خواهرم اومدن خونمون و چون خیلی بهشون وابسته شده خوشحال شد و درد پاشو یادش رفت همون‌طور که پاش لنگ میزد باهاشون می‌رقصید و بازی میکرد خلاصه کلی تحرک داشت تا شب که یکم بهونه گیری میکرد بعد جای آمپول و ایبوپروفن زدم ب بعد آروم شد و سر موقع هم بهش ایبوپروفن میدادم که تب نکنه یه کم سرش داغ میشد ولی با یه بار شستن صورت خوب میشد آخر شب هم که خوابید اما تا میخواست به طرف چپ علت بزنه پاش درد می‌گرفت م دوباره به طرف راست بر میگشت منم که تقریباً از ترس این که تب نکنه تا صبح بیدار بودم صبح هم که از خواب بیدار شد شروع کرد به راه رفتن و بازی کردن خودمم باهاش شریک میشدم تو بازی تا بهونه نگیره نزدیک ظهر هم با باباش بردیمش با ماشین دورش دادیم و اومدیم خونه همه چی خوب بود تا اینکه شب برق قطع شد مهدیار هم که بشدت از تاریکی متنفره و غر میزنه به خاطر همین نزدیکی خونمون مراسم شبیه خوانی بود رفتیم اونجا بعد با بچه ها کلی بازی و بدوبدو کرد تا خسته شدو خوابش برد تا الآنم که خوابه و خدارو شکر مشکلی ندارن
در کل مرحله سختی نبود واسه مهدیار امیدوارم واسه همه ی بچه ها آسون بگذره
۱۴۰۴/۵/۱۵
مشاهده ۲ پاسخ