این دراور تخت دخترم هست که علاقه داره همه چیز رو بچینه روش. صبح مرتب میکنم باز شب با کلی ذوق میگه اتاقمو مرتب کردم بیا ببین و من میام همچین صحنه ای رو میبینم ...

مرتب از نظر بچه ها معنی دیگه ای داره
وقتی میگه مرتب کردم، شما هم دستش نزنید
بذارین همونطور که خودش گذاسته بمونه
اینطوری هم خوشحال میشه هم یاد میگیره که خودش کارهاش رو انجام بده، حتی به بدترین نحو، تا یاد بگیره کم کم

چیکارش داری خوب اونم اینجوری دوست داره و به نظرش مرتب کرده مثل خودمون که دوست داریم وسایلمون اونجایی که دوست داریم باشه هیچکس نمیاد با دیدن میز بگه چه مادریه بذار بچه خوش باشه

دخترمن میچینه رو میز جلو مبلی سالن پذیرایی

حالا باز خوبه معنی مرتب کردن رو میدونه دختر من هر جز اسباب بازیشو ی جا میندازه
اون قطار رو هفت جا قایم کردم از بس تیکه تیکه ش میکنه همه جای خونه میندازش