مامان پسته خانوم.. مامان پسته خانوم.. هفته سی‌وهشتم بارداری
مامان کوچولو مامان کوچولو ۸ ماهگی
مامان سام مامان سام ۵ ماهگی
دیروز خواهرشوهرم اینا و جاریم اینا و ما خونه مادرشوهرم جمع شده بودیم، پسرم ۵ ماهشه و خیلی نق میزد تو جمع خوابش بیاد نمیتونه بخوابه یهو خواهرشوهرم دستش رو بلند کرد و رو پسرم داد زد گفت خفه میشی یا نه سرمون رفت همه برگشت به من نگاه کرد هیچی نگفتم بعد یکی دو ساعت که دید رو نمیدم بهش بهم گفت خوبه والا نمیتونیم به بچه چیزی بگیم بهش گفتم اینبار باهات کاری ندارم هیچی هم نمیگم ولی فقط یکبار دیگه رو پسر من داد بزنی یا دست بلند کنی اون دستت رو میزارم قبرستون هواست رو جمع کن من اینهمه زحمت نکشیدم واسه بچم که یه گند اخلاق باهاش اینجوری رفتار کنه بدت میاد با ما وارد جمع نشو اعصابت هم خرابه بشین خونت ما مجبور نیستیم تورو تحمل کنیم پدرشوهرم به من عصبانی شد گفت عمشه بچه چی میفهمه ک اینجوری حرف میزنی گفتم عمش نباشه نور چشمم باشه هیچکس حف نداره رو بچه من داد بزنه داری میگی نمیفهمه بچه واسه چی داد میزنه و میترسونه؟ عمش گفت بزرگ هستم یه حرفی گفتم ک گفتم، منم گفتم بزرگی بشین رو بزرگیت بچمو بغل کردم تا آخر شب بهش رو ندادم بیشعور خانم